واژه «عید» در اصل از فعل عاد (عود) یعود است و براى آن معانى مختلفى گفته اند: از جمله «خوى گرفته»، «روزفراهم آمدن قوم» و «هر روز که در آن، انجمن یا تذکار فضیلتمند یا حادثه بزرگى باشد.»
گویند از آن رو به این نام خوانده شده است که هر سال شادى نوینى باز آرد.1
و برخى برآن هستند که اصل واژه «عید» از «عادت» است. زیرا آنان (قوم) و فامیل و خانواده ها برگرد آمدن دورهم در آن روز عادت کردهاند.2
در لغتنامه تاج العروس درباره عید آورده است: عید در نزد عرب، زمانى است که در آن شادی ها و یا اندوه ها، باز مى گردد و تکرار مى شود.3
و در فرهنگ معین در این باره آمده است: عید، روز مبارکى است که در آن مردم جشن مى گیرند و شادى مى کنند و در این روز به همدیگر عیدى مى دهند از قبیل هدیه، پول، خلعت.4ادامه مطلب... با حذف اسناد از سرور زنان ، فاطمه ، دختر سرور پیامبران - که درودهاى خداوند بر او و بر پدر بزرگوار و شوى گرامى و پسران اوصیاء او باد! - نقل مى کنم که وى از پدر بزرگوارش حضرت محمّد (ص ) پرسید اى پدر جان ! سزاى هر مرد و زنى که نماز را سبک بشمارد، چیست ؟ فرمود: اى فاطمه ، هر کس چه مرد باشد و چه زن ، نمازش را سبک بشمارد، خداوند او را به پانزده مصیبت گرفتار مى نماید: شش چیز در دار دنیا، و سه چیز هنگام مرگ ، و سه چیز در قبرش ، و سه چیز در قیامت هنگام بیرون آمدن از قبر. مشروطه خواهان پس از آنکه بر تهران مسلط شدند و محمد على شاه و خانواده اش به سفارت روس پناهنده شدند در تاریخ (27 جمادى الثانى سال 1327 هجرى . قمرى ) احمد شاه دوازده ساله را به سلطنت برگزید و نامه اى به سفارتخانه هاى روس و انگلیس نوشتند مبنى بر اینکه چون ملت سلطان احمد میرزاى ولیعهد را به شاهنشاهى ایران انتخاب نموده سفراى روس و انگلیس باید ایشان را تسلیم دارند. اى فرزند، اگر بهشت را دوست دارى ، بدان که خداوند طاعت را دوست دارد. پس دوست بدار آنچه را خدا دوست دارد،تا آنچه را دوست دارى به تو عطا نماید. و اگر دوزخ را دوست ندارى ، بدان که پروردگار تو معصیت را دوست ندارد. پس دوست مدار آنچه را خداوند دوست ندارد، تا خداوند ترا از آنچه دوست ندارى نجات بخشد. بحث هنر بسیار زیاد مطرح شده و شما خواهران و برادران گرامی، راجع هنر مطالب مفید و خوبی را شنیدید، من در آخر فرصت میخواهم عرض کنم که یک هنر بزرگ و یک هنری که، واقعاً اگر تحقق بیابد هنر والایی است و او این است که ما بحث هنر را در حوزه جا بیاندازیم، این خودش هنر بزرگی است. ..ادامه مطلب... مهم ترین وظیفه دانش پژوهان حوزه و دانشگاه درباره «انتظار فرج » آن بخش های فرهنگی و اعتقادی و اخلاقی یاران وجود مبارک ولی عصر(عج) است. یک وظیفه عمومی است که همگان، هر کسی که منتظر ظهور آن حضرت است باید آن وظیفه را تحصیل کند و یک سلسله وظائف خاص است. آن وظائف عمومی را همه شما در محافل دیگر شنیده اید. امّا آن وظائف خاص؛ بخشی مربوط به نیروی است، بخشی هم مربوط به اهل دین و دانش . اینک با هم مطالبی را از نظر می گذرانیم که بیانات حضرت آیت الله جوادی آملی (دامت برکاته) در خصوص وظایف منتظران ظهور است.ادامه مطلب... این پرسش جامعهشناسانه در واقع به رویکرد نخبگان برمیگردد. جامعه آن روز مصر یک بیابان لمیزرع نبود که بیسوادان و صحراگردان ساکن آن باشند و به راحتی اسیر خرافات و تبلیغات شوند. دانش آن روز مصریان چنان گسترده بوده است که هنوز ابعاد و ظرایف آن بر بشر امروزی آشکار نشده است. این دانشها در زمینه های مهندسی ساختمان، پزشکی، ستاره شناسی، مدیریت شهری و علوم غریبه بوده است . نیکو است تحلیلی گذرا از پنجره قرآن به فرعونیان داشته باشیم:ادامه مطلب... اگر دین را با چیزى مانند پزشکى مقایسه کنیم ، حکم خواهیم کرد که دین یک امر اجتماعى است و پزشکى یک موضوع فردى . البته به سبب ارتباط محکم و متقابل فرد و اجتماع ، مى توان هر موضوع فردى را اجتماعى و هر موضوع اجتماعى را فردى نیز نامید. جامعه شناسان دین را یک نهاد اجتماعى مى دانند و به همین دلیل ، درباره آن بحث مى کنند، ولى پزشکى یک نهاد نیست و جامعه شناسان با آن کارى ندارند. ادامه مطلب...
زنى که نمىخواهد در حماقت و جهل زندگى کند و تسلیم دنیاپرستان شود، چگونه زیستن را از کجا و چه کسى بیاموزد؟ در این دنیاى پرتلاطم مادى و زرق و برقهاى پرجاذبه و فریبنده که ممکن است هر دیندارى را به سوى خود بکشاند آیا راهى براى خود ساختن و صحیح زیستن وجود دارد؟
آیا در مذهب و فرهنگ ما زن مىتواند بینشى اصیل، مستقل و مناسب با طبیعت فطرى خود داشته باشد، تا بازیچه مغرضان، استعمارگران و هوسرانان دنیاى مادى نشود؟ براى به دست آوردن پاسخ باید به سراغ قرآن و تاریخ اسلام رفت.
قرآن کریم زنانى را معرفى مىکند که به خودسازى و زندگى پاکیزه دستیافتهاند مانند آسیه (همسر فرعون) و مریم مادر مسیح. در تاریخ اسلام نیز افرادى این راه را پیموده و به ما آموختهاند که چگونه باشیم و چگونه زندگى کنیم. آنها زندگان تاریخاند.
در این مقاله به برخى از صفات یکى از آن بانوان، حضرت زینب سلام الله علیها اشاره مىکنیم و گوشههایى از زندگى درخشان آن بانو را به نظاره مىنشینیم. ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سید جعفر یوسفی ( شنبه 88/12/29 :: ساعت 2:27 عصر )
امّا مصیبتهایى که در دار دنیا بدان مبتلا مى گردد:ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سید جعفر یوسفی ( جمعه 88/12/21 :: ساعت 12:44 عصر )
1. اهل ملاحظه کارى و سازش و سیاسى کارى (در اجراى حق) نباشد.
2. همرنگ مردم ناصالح و مشابه مفسدان و در جهت خواست آنها حرکت و موضعگیرى نکند.
3. پیرو آرزوها (تمایلات نفسانى، طمع مال و مقام و مفاسد حزبى و جناحى) نگردد.)) ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سید جعفر یوسفی ( دوشنبه 88/11/12 :: ساعت 11:41 عصر )
محمد على شاه به علت علاقه مفرطى که به پسر دوازده ساله خود داشت راضى به تسلیم او نبود و مى گفت که او را به پادشاهى انتخاب کرده اجازه دهند تا حد بلوغ با من باشد و اگر این کار ممکن نیست پسر دیگرم محمد حسن میرزا را انتخاب نمایند. اما آزادیخواهان حاضر نبودند پادشهشان در خارج تربیت شود. احمد شاه نیز متقابلا به پدر و مادر علاقه داشت و حاضر به جدایى از آن دو نبود بنابراین طرفین در حالى که به شدت مى گریستند یکدیگر را وداع گفتند. شاه در کالسکه مخصوص نشست و به دستور نماینده سفارت روس اشک از چشمان خود پاک کرده به راه افتاد. قشون ملى در اطراف کالسکه حلقه زدند و رهسپار سلطنت آباد شدند.چند تن از سفارت روس و انگلیس شاه را تا سلطنت آباد بدرقه کردند. روزدوم رجب 1327 در حالیکه شهر را آذین بسته بودند شاه را با شکوه فراوان از سلطنت آباد به کاخ گلستان منتقل ساختند. تقى زاده مى گوید: احمد شاه حتى پس از آنکه به شهر آمده و جلوس کرد آرام نداشت و مى خواست در برود... یک روز سوار الاغى شده و به راه افتاد که پیش پدر و مادرش (که در سفارت روس بودند ) برود مراقبین او مطلع شده (شاه الاغ سوار فرارى را گرفتند و به تخت و تاج شاهى ) بر گرداندند
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سید جعفر یوسفی ( شنبه 88/10/12 :: ساعت 9:50 عصر )
اى فرزند :توبه را به تاءخیر مینداز که مرگ ناگهان مى رسد.
غنایت را در قلب نگهدار، و فقرت را براى دیگران بازگو مکن .
آتش آتش را خاموش نکند و شرشر را ، پس آتش بدى را با نیکى خاموش ساز.
با سه کس مدارا کن : مریض ، سلطان ،همسر.
قانع باش تا غنى باشى ، و متقى باش تا عزیز باشى .
از زنان بد، به خدا پناه ببر ، و از خوبان ایشان نیز بر حذر باش .
آنچه را نمى دانى بیاموز، و آنچه را مى دانى بیاموزان .
بى نیازترین مردم کسى است که به آنچه دارد قناعت کند، و نیازمندترین مردم کسى که چشمش به دست مردم باشد.
بکوش امروزت از دیروزت بهتر، و فردایت از امروزت نیکوتر باشد. زیرا هرکس که دو روزش مساوى باشد زیان دیده ، وکسى که امروزش از دیروزش بدتر باشد ملعون است .
از مردم پند گیر پیش از آنکه از تو پند گیرند.(
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سید جعفر یوسفی ( شنبه 88/10/12 :: ساعت 9:36 عصر )
برگرفته ای از سخنرانی حضرت آیت الله مقتدایی در مراسم اختتامیه جشنواره هنر آسمانی:
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سید جعفر یوسفی ( یکشنبه 88/5/18 :: ساعت 10:30 صبح )
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سید جعفر یوسفی ( یکشنبه 88/5/18 :: ساعت 10:29 صبح )
همیشه این پرسش مهم در برابر تاریخ متمدنانه مصر وجود دارد که چگونه مصریان در برابر فرعون سر تسلیم فرود میآوردند؟
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سید جعفر یوسفی ( یکشنبه 88/5/18 :: ساعت 10:23 صبح )
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سید جعفر یوسفی ( سه شنبه 88/4/16 :: ساعت 10:4 عصر )
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سید جعفر یوسفی ( سه شنبه 88/4/16 :: ساعت 10:1 عصر )
غدیر نقطه ای برای نمایش ولایت
رئیس جمهور روحانی
آخر الزمان و عقلانیت انسان ها
شعری از محمدعلی بهمنی
اس ام اس های عاشورایی
دوراهی
عوامل بصیرت زا از کلام رهبر
امتیازات ویژه خداوند برای روزه داران خوش اخلاق
روزه را به بهانه گرما ترک نکنیم !!
می دانید چرا کسی سطل آشغال آتش نمی زند!
همسرداری آیه الله بهجت
ولی عصر در کلام آیه الله بهجت
ماجرای نماز شب آیت الله بهاءالدینی
وصیه های ایت الله قاضی به شاگردانشان
[عناوین آرشیوشده]