امام على علیه‏السلام در نهج البلاغه ضمن کوتاهى به سه ویژگى برجسته مصلحان و اصلاح طلبان واقعى اشاره مى‏فرماید: ((امر و فرمان خداى سبحان (حاکمیت دینى و اصلاحات واقعى) را برپا ندارد جز آنکه:
1. اهل ملاحظه کارى و سازش و سیاسى کارى (در اجراى حق) نباشد.
2. همرنگ مردم ناصالح و مشابه مفسدان و در جهت خواست آنها حرکت و موضعگیرى نکند.
3. پیرو آرزوها (تمایلات نفسانى، طمع مال و مقام و مفاسد حزبى و جناحى) نگردد.)) -
 

لا یقیم امر الله سبحانه الا من لا یصانع و لا یضارع و لا یتبع المطاعلیها السلام/ حکمت 110.
و این همه ریشه در زهد و دورى از دنیا گرایى دارد. زهد حالتى است که زاهد به خاطر دلبستگى‏هاى معنوى و اخروى نسبت به مظاهر مادى زندگى (در اندیشه و عمل) بى اعتنایى مى‏کند و در نتیجه نه تنها ساده زیستى و قناعت دارد که از رفاه‏طلبى، طمع، تحمل و لذت گرایى گریزان مى‏شود و اصلاحات او همراه با عدالت اجتماعى و دورى از ظلم و گناه مى‏گردد. و لذا انبیاء که سر آمد مصلحان راستین اند، هم زاهد بودند و به فرموده على علیه‏السلام پیامبر صلى الله علیه و آله برترین زاهدان و حضرتش در دورى از دنیا به او تاسى نموده، مى‏فرماید:
((به خدا سوگند که این دنیا شما در دیده من از استخوان خوکى در دست شخص مبتلا به جذام پست‏تر است.)) - و الله لدنیا کم هذه اهون فى عینى من عراق خنزیر فى ید مجزوم / حکمت 236 
و در مورد ترغیب به زهد مى‏فرماید:
((خوشا به حال آنان که از دنیا (مظاهر مادى و لذتهاى زودگذر و فریبنده) دل بریدند و به آخرت رغبت و دلبستگى پیدا کردند.)) - طوبى للزاهدین فى الدنیا الراغبین فى الاخرة/ حکمت 104. 
و در تبیین معنا و آثار زهد مى‏فرماید:
((اى مردم زهد عبارت است از کوتاه کردن آرزو، سپاس گزارى در برابر نعمت و پارسایى نسبت به محرمات و نبایستنى‏ها)) - ایها الناس الزهادة قصر الامل و الشکر عند النعم و التورع عند المحارم. / خطبه 81. 
((و کسى که در دنیا زاهد باشد، مصیبت‏ها را ناچیز شمرد و گرفتاریها بر او سبک نماید.)) - و من زهد فى الدنیا استهان بالمصیبات / حکمت 30. 
متاسفانه اصلاح طلبان دروغین نه تنها در صدر اسلام ( همانند بنى امیه و بنى عباس) حتى امامان معصوم و مصلحان راستنى امت را با تبلیغات گسترده، منزوى کردند، بلکه در مشروطیت و عصر حاضر نیز همان نوع اصلاحات وارداتى و اصلاح طلبان مورد حمایت دشمنان و رسانه‏هاى خبرى استکبار جهانى به چشم مى‏خورند، آنه که نفى ارزشهاى اسلامى و انقلابى و محورهاى وحدت و اصیل نظام (قانون اساسى، ولایت فقیه و مدیریت دینى و...) را هدف قرار داده‏اند و با نقاب شعارهاى فریبنده، جامعه و جوانان را به سوى لیبرالیسم، سکولاریزم و نظام لائیک سوق مى‏دهند. با آنکه اصلاح طلبان واقعى پیش از همه و بیش از دیکران، خود اهل عمل صالح اند، امام على علیه‏السلام مى‏فرماید:
((هر آن کسى که مردم را (به هر کار و حرکت اصلاحى) دعوت کند و فراخواند ولى خود عمل ننماید، همانند تیر اندرز بدون کمان است)) - الداعى بلا عمل کالرامى بلاوتر./ حکمت 337. 
و در ضمن خطابه‏اى مى‏فرماید:
((کجایند خوبان و صالحان شما، کجایند آزاد مردان و سخاوتمندان شما... مفاسد (فردى و اجتماعى) آشکار و فراگیر شده، نه انکار کننده و تغیر دهنده‏اى دیده مى‏شود و نه بازدارنده‏اى، عمل کننده پیدا مى‏شود... نفرین خدا بر آنان خدا بر آنان باد که امر به معروف (و خوبیها و اصلاحات) مى‏کنند و خود آنرا ترک مى‏نماید، نهى از منکر و فساد مى‏کنند و خود مرتکب مى‏شوند.)) - این خیارکم و صلحائکم این احرارکم و سمحاء کم... ظهر الفساد فلامنکر مغیر و لازاجر مزد جر... لعن الله الامرین بالمعروف، التارکین له و الناهین عن المنکر العالمین به. / خطبه 129.