1. نزول، انزال، تنزیل
این کلمات نوعا از زبان خود خدا و ناظر به کل قرآن است.
% تفاوت انزال و تنزیل: دو فرق بیان کرده اند:
i. انزال به نازل شدن دفعی و تنزیل به نزول تدریجی قرآن اطلاق شده است. اشکالی شده است که در برخی موارد بر نزول دفعی هم تنزیل اطلاق شده است، عده ای به دنبال توجیه بر امدند و ...
ii. انزال تعدیه نزول است و تنها بر اصل نازل کردن قرآن از سوی خداوند دلالت دارد. و اطلاق داشته و همه موارد وحدت و کثرت و دفعی یا تدریجی بودن را شامل می شود. اما تنزیل با توجه به هیئت تفعیل دال بر کثرت است نه تدریج. و این کثرت متفاوت است. گاهی در ناحیه فعل(نازل دادن کلام خدا برای قابل فهم بودن آن بر بشر) و گاهی در ناحیه فاعل و گاهی در ناحیه مفعول (کثرت از ناحیه تعدد آیات) است.
iii. بر فرض عدم پذیرش آن، می گوییم: انزال و تنزیل هر دو متعدی نزول اند و مترادف هستند.
2. مجیء: 35 بار از مشتقات جاء برای نزول قرآن استفاده شده است که در برخی موارد برای آمدن اصل قرآن به عنوان مطلبی حق و در برخی دیگر از موارد بر آمدن قرآن از سوی خدا به سوی مردم دلالت دارد. در برخی دیگر از موارد تنها بر آمدن قرآن به سوی مردم سخن گفته شده است.
3. اتیان و ایتاء: نزول قرآن 10 بار با مشتقات این دو واژه بیان شده است.
4. وحی و ایحاء: حدود 40 مورد در قرآن استعمال شده است.
5. قرائت و تلاوت: واژه قرائت 4 بار در مورد نزول قرآن به کار رفته است.
6. ترتیل: فقط در یک آیه بکار رفته و به معنای خواندن با تانی و درنگ و به صورت پیاپی است به گونه ای که مطلب به خوبی دریافت شود.
7. القاء و تلقی: القاء به معنی افکندن و تلقی به معنای استقبال کردن از چیزی است. و مقصود از القاء در این آیه در اختیار پیامبر قرار دادن و منظور از تلقی دریافت معارف وحیانی است.
8. تعلیم: نزول از این جهت که خداوند با نزول آیات، معارف را به پیامبر یاد می دهد به نزول قران تعلیم اطلاق شده است.
9. قص: معنای آن پیگیری است و به بیان و نقل مطالب هم به کار می رود.
10. فرض: فرض به معنای واجی کردن است. مقصود از فرض قرآن لزوم تلاوت و تبلیغ آن بر پیامبر است.