چکیده
یکی از مباحث فقهی که امروزه به عنوان مبنای تشکیل حکومت اسلامی، قرار گرفته است، بحث ولایت مطلقه فقیه است. صاحب نظران، در این بین نظرات متفاوتی ارائه کرده اند. اما مهمترین آنها از سوی امام خمینی و آیت الله منتظری، مطرح شده است که قائل به ثبوت چنین ولایتی شده اند. هر صاحب نظری برای ارائه نظر خویش، می بایست دلیل مدعای خویش را نیز ذکر نماید. برای بحث ولایت فقیه، ادله متعددی ذکر شده است. در بین ادله نقلی، یکی از مهمترین ادله، مقبوله عمر بن حنظله است. این روایت مورد استناد بسیاری از علماء قرار گرفته است و آنها در مورد سند و دلالت روایت، سخنانی ذکر کرده اند.
در این تحقیق پیرامون این روایت و دیدگاه های متعددی که در نحوه استفاده و استدلال به روایت وجود دارد، سخن گفته شده است.
کلید واژه: ولایت فقیه، ادله نقلی، مقبوله، عمر بن حنظله.**>
دین اسلام به عنوان دینی کامل، عهده دار هدایت انسان در تمام شئون زندگی و رساندن او به سعادت در زندگی دنیوی و اخروی است. روح احکام الهی به گونه ای است که این هدف، جز با تشکیل حکومت اسلامی، میسر نخواهد بود. برخی بر لزوم تشکیل حکومت ادله ای ذکر کرده اند:
1. لزوم مؤسسات اجرایى
2. سنت و رویه رسول اکرم (ص)
3. ضرورت استمرار اجراى احکام
4. رویّ? امیر المؤمنین علی بن أبی طالب (ع)
5. ماهیت و کیفیت قوانین اسلام[1]
شکل گیری حکومت بدون حاکم ممکن نیست.از طرفی اصل، عدم ولایت احدی بر دیگری است. چنانچه امام علی علیه السلام، می فرماید: عبد دیگری مباش، و حال آنکه خداوند تو را حر و آزاد آفرید. [2] بین این دو نکته در ظاهر تعارض وجود دارد. در مقام رفع تعارض نکته دوم استثناء می خورد. در منابع، مواردی به عنوان استثناء ذکر شده است. به عنوان مثال اطاعت از انبیاء به جهت اینکه، آنها واسطه رسیدن امر خداوند به انسان ها می باشند، واجب شده است. [3] همچنین اطاعت از حاکم به حکم عقل واجب شده است. زیرا حکومت تنها با تبعیت از حاکم استقرار می یابد. [4] امروزه نظریه ای تحت عنوان ولایت مطلقه فقیه مطرح است. و در آن، حکومت ولایی فقیه که در مسیر حکومت ولایی ائمه اطهار است، دنبال می شود. در اصل پنجم قانون اساسى دربار? ولایت فقیه در حکومت اسلامى ایران چنین آمده است: «در زمان غیبت حضرت ولى عصر، (عجل اللّه تعالى فرجه)، در جمهورى اسلامى ایران ولایت امر و امامت امّت بر عهد? فقیه عادل و باتقوا، آگاه به زمان، شجاع، مدیر و مدبّر است که اکثریّت مردم او را به رهبرى شناخته و پذیرفته باشند و در صورتى که هیچ فقیهى داراى چنین اکثریّتى نباشد، رهبر یا شوراى رهبرى مرکب از فقهاى واجد شرایط بالا طبق اصل یکصد و هفتم عهدهدار آن مىگردد».[5]
بحث ولایت فقیه از ابتدا به صورت مستقل، در بین فقهاء مطرح نبوده است: و فقهاء در ضمن برخی از مسائل فقهی به بحث درباره نیابت فقیه، و حکومت او پرداخته اند. به عنوان مثال محقق کرکی گفته است: علمای شیعه در نائب بودن فقیه عادل و امین که جامع شرایط فتوی باشد از سوی ائمه اطهار علیه السلام در زمان غیبت، اتفاق نظر دارند.[6] علامه در کتاب الفین می گوید: حق در نزد ما این است که در هر وقتی، نصب امام عام، واجب است. مرحوم نائینی همان ولایتی که ائمه اطهار دارند را برای فقیه قائل است. آیت الله بروجردی قائل است: که عامه و خاصه در اینکه در محیط اسلامی، وجود رهبری که امور مسلمین را اداره کند، لازم است.
اما امروزه این بحث به صورت رایج مطرح می باشد. و کتب مستقلی هم در این زمینه نگاشته شده است. به عنوان مثلا امام خمینی، آیت الله منتظری، آیت الله تهرانی، آیت الله اراکی و ... به صورت مستقل به طرح این مباحث پرداخته اند.
در بین ادله ای که برای ولایت فقیه، مورد بررسی قرار می گیرند، برخی عقلی و برخی نقلی می باشند. در این تحقیق یکی از مهمترین ادله نقلی که در مقام اثبات ولایت برای فقیه عادل، است مورد بررسی قرار می گیرد. و آن روایت، حدیثی است که عمر بن حنظله از امام صادق علیه السلام نقل می کند. این روایت از لحاظ سندی مقبوله است. و بحث در مورد سند این روایت در ادامه می آید.
در ابتدا لازم است برخی از اصطلاحات که در همه جای این مقاله به کار رفته، و فهم مساله مبتنی بر روشن شدن آن است، ذکر و مورد بررسی قرار گیرند.
مقبوله در لغت از ریشه (ق ب ل) بوده و بر معنای مواجهه در صورت تمایل، معنی شده است. [7] برخی نیز اخذ چیزی و راضی شدن به آن معنی کرده اند. [8] معنای قبول خلاف معنای رد است.
مقبوله به روایتی اطلاق می شود که اصحاب آن را تلقی به قبول کرده اند. یعنی اگر در سند حدیثی خدشه ای وارد باشد، و علماء آن خدشه را نادیده بگیرند، و بر اساس روایت عمل نمایند، به چنین روایتی مقبوله اطلاق می شود. لذا می توان این حدیث را از اقسام روایات ضعیف شمرد که به خاطر وجود قرائنی که دال بر اعتبار آن است، مورد پذیرش قرار می گیرد. البته برخی آن را مشترک بین صحیح و غیر صحیح قرار داده اند. [9]
برخی این اصطلاح را در ضمن اصطلاحات ناظر به متن روایت طرح نموده اند. و گفته اند یکی از اصطلاحاتی متنی که ناظر به پذیرش یا رد روایت است، مقبول می باشد. و مقبول را به حدیثی که بدون توجه به صحت یا عدم صحت سندی، تلقی به قبول شده و به مضمون آن عمل شده است، معنی کرده اند. [10]
[1] ولایت فقیه (امام خمینى)؛ ص: 25 تا ص 28
[2]دراسات فی ولایة الفقیه و فقه الدولة الإسلامیة، ج1، ص: 28
[3] همان
[4] همان ص: 31؛ ان الأصل فی المسألة عدم ولایة أحد على أحد فیمکن ان یقال فی قبال ذلک ان حکم العقل بوجوب إطاعة اللّه، و اطاعة المرشد الصادق، و تعظیم المنعم المحسن، و اطاعة الحاکم العادل الحافظ لمصالح المجتمع کلها اصول حاکمة على ذلک الاصل. فتثبت الولایة بالاخرة بحکم العقل.
[5] حاکمیت در اسلام یا ولایت فقیه؛ ص: 567
[6]ففی الجواهر عن المحقق الکرکی: «اتفق أصحابنا على ان الفقیه العادل الأمین الجامع لشرائط الفتوى المعبّر عنه بالمجتهد فی الأحکام الشرعیة نائب من قبل أئمة الهدى- علیهم السلام- فی حال الغیبة فی جمیع ما للنیابة فیه مدخل، و ربما استثنى الأصحاب القتل و الحدود.» دراسات فی ولایة الفقیه و فقه الدولة الإسلامیة، ج1، ص: 85
[7] علامه مصطفوی، التحقیق، ج9، ص 185.
[8] بستانی، فرهنگ ابجدی، ص 682.
[9] محمد حسن ربانی، دانش درایه الحدیث، ص 168 و 169.
[10] علی نصیری، آشنایی با علوم حدیث، ص 192.