امام خمینی می فرماید: «حقیقت نماز عروج به مقام قرب و وصول به مقام حضور حق جلّ و علا است و برای رسیدن به این مقصد طهاراتی لازم است.»[1]
در تفسیر نمونه آمده است: « اگر رکوع، سجود، قرائت و تسبیح را جسم نماز بدانیم، حضور قلب و توجه درونى به حقیقت نماز، و کسى که با او راز و نیاز مىکنیم، روح نماز است. خشوع نیز در واقع چیزى جز حضور قلب توأم با تواضع، ادب و احترام نیست»[2]
شهید مطهری می فرماید: «روح و حقیقت نماز چیزى جز تسلیم بودن در مقابل امر حق و خالصانه و مخلصانه امر او را اطاعت کردن نیست.» [3]
با توجه به این معنی، همه موجودات برای خود تسبیح و نمازی دارند. شهید مطهری در این باره می فرماید: «قرآن مىگوید «کسانى که در آسمان و زمین هستند»؛ یعنى ملائکه و انسانهاى مؤمن، همه اینها به نماز و تسبیح خودشان آگاهند« کُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلاتَهُ وَ تَسْبیحَهُ »؛ و در ادامه مىگوید «... و مرغان»، مرغان را هم داخل کرده است. مرغ که مسلّمْ شعور انسان و شعور ملائکه را ندارد، پس معلوم مىشود در عالم مرغان هم یک حسابى هست که ما وارد نیستیم و نمىدانیم.
حکیم ابونصر فارابى مىگوید: آسمان که گردش مىکند، با گردش خود به درگاه الهى نماز مىبرد. «صَلَّتِ السَّماءُ بِدَوَرانِها وَ الْارْضُ بِرَجَجانِها وَ الْمَطَرُ بِهَطَلانِهِ» آسمان که مىگردد و زمین که تکان مىخورد و باران که مىریزد، همه اینها امر پروردگارشان را اطاعت مىکنند، نماز آنها همین است؛ چون حقیقت نماز تسلیم بودن در مقابل امر حق و اطاعت کردن از اوست.»[4]
همانطور که گفته شد، هدف خلقت انسان، عبودیت است. و نماز یکی از افراد عبادت است. نماز دارای خصوصیتی است که می تواند انسان را در مسیر عبودیت قرار دهد و او را از مسیر گناه دور سازد، لذا در این بخش نقش نماز در رفع موانع و رساندن انسان به هدف خلقتش، مورد بررسی قرار می گیرد.
انسان موجود پیچیده ای است که با اراده و اختیاری که به او داده شده است به سوی اهدافش حرکت می کند و افعالش را انجام می دهد. در میان موجودات جهان هیچ موجودى به اندازه انسان نیازمند به تفسیر نیست. پیچیدگی ابعاد انسان به حدی است که به او لقب موجود ناشناخته داده اند. [5]
یکی از ویژگی هایی که برای انسان گفته شده است: قدرت طلبی مطلق اوست: امام خمینی گفته اند: «این بشر یک خاصیت هایى دارد که در هیچ موجودى نیست. مِن جمله اینکه در فطرت بشر، طلب قدرتِ مطلق است»[6]«و کوشش انبیا و ایده بعثت در تمام قرنها تربیت این موجود است».[7]
یکی دیگر از ویژگی های انسان داشتن بینش ها و گرایشات متفاوت است شهید مطهری در این باره می گوید: « تفاوت عمده و اساسى انسان با دیگر جانداران که ملاک «انسانیت» اوست در دو ناحیه بینشها و گرایشها می باشد».[8]
یکی دیگر از ویژگی های حیوان مکلف بودن اوست، انسان رها آفریده نشده است و بار امانت سنگینی را بر دوش می کشد و به واسطه همین امانت است که موجود ارزشمندی شده است. برخی مسیر عبودیت را طی کرده و به مقام قرب الهی می رسند و برخی به ندای شیطان گوش فراداده و از مسیر انسانیت خارج شده، و سر از جهنم و اسفل السافلین در می آورند.
امام صادق علیه السلام فرموده اند انسان های سه دسته اند: «دستهاى زیر سایه عرش قرار مىگیرند در آن روزى که سایهاى جز سایه آن نیست و دستهاى هستند که حساب و عذاب دارند و دستهاى هستند که صورتهایشان صورت آدمى است ولى دلهایشان دلهاى شیاطین است.»[9]
آن دسته که به عبادت خداوند مشغولند نیز دارای درجاتی هستند: امام علی علیه السلام می فرمایند: «عبادت برخی انسان ها، عبادت تجار و عبادت برخی عبادت بندگان و عبادت دسته ای از آنها عبادت احرار است.»[10]
وقتی مشاهده می شود که گروهی از انسان ها به سعادت رسیده و گروهی دیگر گرفتار عقوبت الهی می شوند. بر شخص آگاه لازم است که به حکم عقل از عاقبت چنین انسان هایی درس عبرت بگیرد و راهی را انتخاب نماید که در مسیر رستگاری اش قرار گیرد. و اگر در این مسیر قرار دارد، بر معرفتش بیفزاید تا رهزن ها او را منحرف ننمایند.
همانطور که قبلا گفته شد، عبودیت، موانعی دارد که یکی از مهمترین آنها که طبعا موانع سعادت بشر نیز می باشد، دنیا و دنیا دوستی است. در روایات، دنیا دوستی به عنوان راس هر لغزشی معرفی شده است. [11]
در ادامه ویژگی های دنیا مورد بررسی قرار می گیرد تا شخص بتواند با شناخت کافی به دنیا دل نبندد. که به قول شاعر:
بس بگردید و بگردد روزگار دل به دنیا درنبندد هوشیار[12]
اگر دنیا از دنو باشد بمعنى نزدیکى و اگر از دنى باشد بمعنى پستى است. کلمه دنیا اغلب مقابل آخرت استعمال میشود و نزد اهل سلوک دنیا چیزى است که انسان را از خدا باز دارد.[13] امام خمینی ره می گوید: «مقصود از دنیا، هر چیزى است که انسان را از حق تعالى به خود مشغول کند»
برای دنیا ویژگی هایی بر شمرده اند:
یکی از ویژگی های دنیا، خسارت زدن به دین است، در روایتی آمده است، همان طوری که گرگ موجب خسارت به گله می شود، دنیا دوستی نیز موجب خسارت به دین می شود. [14]
یکی از ویژگی های دنیا، ملعون بودن آن است. در روایتی، دنیا و کسانی که در دنیا هستند به جر عالم و متعلم، مورد لعن قرار گرفته اند.[15]
یکی دیگر از ویژگی های دنیا بی وفا بودن آن می باشد به گونه ای که در طول تاریخ موجب هلاکت افراد شده است.[16]
در روایت دیگری آمده است: زهد و دوری از دنیا موجب روشن شدن چشم انسان نسبت به عیوب دنیا و سالم ماندن از گزند آفاتش و حرکت انسان به دارالسلام می گردد.[17]
امام علی علیه السلام در بیان خصوصیت دنیا فرموده اند: «من شما را از دنیا بیم مىدهم که شیرین و سرسبز است، در لفافهاى از لذتها پیچیده شده و با نقد بودن، دلها را فریفته، به آرزوها آباد شده، با فریب خود را آراسته، شادیش ناپایدار است، هیچ کس از فجایع و حوادثش در امان نیست، سخت فریبنده و زیانبخش است»[18]
در روایت دیگری برای دنیا صورتی در نظر گرفته شده و گناهان مختلف و صفات رذیله به عنوان اجزای آن صورت معرفی شده اند.[19] با توجه به این روایت می توان یکی از ویژگی های دنیا را، منشا بودن برای گناهان، در نظر گرفت.
امام خمینی ره حب دنیا را منشا تشتت خیال و مانع حضور قلب در نماز دانسته، [20] و رغبت به آن، را موجب احتجاب از حق و بازماندن از سلوک الى اللَّه می دانند.[21] در روایتی آمده است: یکی از ویژگی های حب دنیا، سیری ناپذیری بشر از آن است.[22]
دنیا با این همه زینت و فریبندگی به عنوان مانعی برای رسیدن انسان به مقصود و مقام قرب الهی قرار گرفته است. انسان عاقل، در مقام دفع این مانع بر می آید. یکی از این موارد نماز است.
[1] خمینی، روح الله، آداب الصلاة، ص 56.
[2] مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج14، ص: 224.
[3] شهید مطهری، مجموعهآثار، ج26، ص: 514
[4] همان
[5] مطهری، مرتضی، مجموعهآثار، ج3، ص: 474
[6] صحیفه نور، ج 12، ص 205.
[7] صحیفه نور، ج 14، ص 7.
[8]مطهری، مرتضی، مجموعهآثار، ج2، ص: 18.
[9] ابن بابویه، محمد بن على- جعفرى، یعقوب، الخصال / ترجمه جعفرى، ج1، ص: 231
[10] شریف الرضى، محمد بن حسین، نهج البلاغة( للصبحی صالح)، ص 510؛ «وَ قَالَ ع إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ رَغْبَةً فَتِلْکَ عِبَادَةُ التُّجَّارِ وَ إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ رَهْبَةً فَتِلْکَ عِبَادَةُ الْعَبِیدِ وَ إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ شُکْراً فَتِلْکَ عِبَادَةُ الْأَحْرَار»
[11] کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، اصول کافى (ط - الإسلامیة)، ج2، ص: 315؛ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع «1» قَالَ: رَأْسُ کُلِّ خَطِیئَةٍ حُبُّ الدُّنْیَا.
[12] قصیده شماره 28 سعدی.
[13] سید جعفر سجادى، فرهنگ معارف اسلامى، ج2، ص 864.
[14] کلینى، محمد بن یعقوب- بهبودى، محمد باقر، گزیده کافى، ج1، ص: 249؛ امام صادق (ع): اگر دو گرگ خونخوار به رمهاى هجوم آورند، گرگى از این سو و گرگى از آن سو، در حالى که شبان رمه حاضر نباشد، خسارت وارده به آن حد نیست که دنیا دوستى و جاهطلبى به دین یک مسلمان خسارت وارد مىکنند.
[15] دیلمى، حسن بن محمد، إرشاد القلوب إلى الصواب (للدیلمی)، ج1، ص: 14؛ «قَالَ النَّبِیُّص الدُّنْیَا مَلْعُونَةٌ وَ مَلْعُونٌ مَنْ فِیهَا إِلَّا عَالِماً أَوْ مُتَعَلِّماً أَوْ ذَاکِراً اللَّهَ تَعَالَى»
[16] کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق،الکافی (ط - الإسلامیة)، ج2، ص: 316؛ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صإِنَّ الدِّینَارَ وَ الدِّرْهَمَ أَهْلَکَا مَنْ کَانَ قَبْلَکُمْ وَ هُمَا مُهْلِکَاکُمْ.
[17] کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق،الکافی (ط - الإسلامیة)، ج2، ص: 128؛ مَنْ زَهِدَ فِی الدُّنْیَا أَثْبَتَ اللَّهُ الْحِکْمَةَ فِی قَلْبِهِ وَ أَنْطَقَ بِهَا لِسَانَهُ وَ بَصَّرَهُ عُیُوبَ الدُّنْیَا دَاءَهَا وَ دَوَاءَهَا وَ أَخْرَجَهُ مِنَ الدُّنْیَا سَالِماً إِلَى دَارِ السَّلَامِ.
[18] ابن شعبه، حسن بن على- جنتى، احمد، تحف العقول / ترجمه جنتى، متن، ص: 277
[19] جعفربن محمد علیه السلام، امام ششم علیه السلام، مصباح الشریعة، ص: 139.
[20] امام خمینی، آداب الصلوة(آداب نماز)، متن، ص: 47
[21] امام خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، متن، ص: 300
[22] کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی (ط - الإسلامیة)، ج2، ص: 320؛ مَنْ تَعَلَّقَ قَلْبُهُ بِالدُّنْیَا تَعَلَّقَ قَلْبُهُ بِثَلَاثِ خِصَالٍ هَمٍّ لَا یَفْنَى وَ أَمَلٍ لَا یُدْرَکُ وَ رَجَاءٍ لَا یُنَالُ.