بررسی قوانین شهروندی از منظر قرآن
اساس یک اجتماع بر اساس تعامل بهتر برای زندگی آسوده تر شکل گرفته است. خداوند نیز انسان را موجودی اجتماعی آفریده و برای تکامل او قوانین فردی و اجتماعی ای برای او وضع نموده است. بسیاری از این قوانین قوانین مثل آزادی، مساوات و ... شهروندی اند و یک جامعه باید برای شهروندانش زمینه آن را فراهم سازد. در قوانین جمهوری اسلامی ایران اعم از اساسی، جزائی و مدنی به حقوق شهروندی تصریح شده است. سوال در این است که آیا در قران هم حقوق شهروندی مورد توجه قرار گرفته است یا نه؟ با بررسی های به عمل آمده مشاهده می شود که در قران نیز به این قوانین شهروندی چه از نوع اساسی و چه از نوع جزایی و چه از نوع مدنی، اشاره شده است.
کلید واژه: قوانین، حق، شهروندی، حقوق شهروندی، قرآن، هدایت
در ابتدا لازم است مقدماتی بیان شود، بنابراین در این بخش مطالبی طرح شده و مورد بررسی قرار می گیرند.
انسان موجودی اجتماعی است و به عنوان شهروند در جامعه ای که زندگی می کند، برای خود حقوقی دارد که دیگران ملزم به رعایت آن می باشند. اگر این حقوق مورد توجه و رعایت قرار نگیرند، در این صورت جامعه رنگ خوشی به خود ندیده و ناعدالتی همه جا را فرار می گیرد و بر جامعه قانون جنگل حکم فرما می شود. بنابراین وضع و رعایت قوانین شهروندی در جامعه ضروری است. قرآن که کتاب آسمانی تحریف نشده و معجزه خاتم پیامبران است، از جامعه مدنی الهی سخن می گوید و به انسان دستور می دهد برای رسیدن به سعادت و تکامل، از قوانین راهگشای الهی پیروی کند. بخشی از این قوانین در رابطه با قوانین شهروندی و حقوقی است که فرد باید در جامعه برای خود قائل بوده و دیگران نیز آن را رعایت نمایند. در این زمینه مقالاتی تالیف شده است. [1] در این مقاله سعی شده است حقوق شهروندی از منظر قرآن مورد بررسی قرار گیرد.
روش تحقیقی که در این مقاله اتخاذ شده است، روش کتابخانه ای است که با مراجعه به کتابخانه و منابع مکتوب اعم از مقاله و کتاب، دنبال شده است.
پیشینه قانون با پیدایش انسان گره خورده است. انسان در قرآن به عنوان خلیفه الهی معرفی شده و مکلف به انجام تکالیفی است که از سوی خداوند تعیین شده است. بنابراین واژه حق و تکلیف از همان ابتدا مصداق داشته است. تکالیف انسان در سه بعد خلاصه می شود: تکالیفی که شخصی بوده و برای ارتقای وجودی او تعیین شده اند؛ قوانینی که اجتماعی بوده و برای ارتقای جامعه به جامعه ای الهی، در نظر گرفته شده اند.
از آنجا که انسان موجودی اجتماعی است و از ابتدا زندگی اش در درون اجتماع شکل می گیرد، برای بهتر بودن روابطش، قوانین الهی او را به رعایت عدالت و تقوی در برخورد با دیگران دعوت می نمایند.
با شکل گیری شهرها و حکومت هایی که عهده دار اداره امور آن شهر ها بودند، واژه شهروند و حقوق شهروندی که باید توسط دولت، محترم شمرده شود نیز شکل گرفتند. و با روی کار امدن دولت ها مختلف نیز این حقوق دستخوش تغییر قرار می گرفت. امروزه نیز قوانین شهروندی در کشورهای مختلف اگر چه اشتراکاتی دارد اما از اختلاف نیز برخوردارند.
در ابتدا لازم است معنای چند وازه که در کل تحقیق کاربرد دارد، از جهت لغوی و اصطلاحی مورد بررسی قرار گیرد:
در مورد ریشه قانون سه نظریه وجود دارد:
در اصطلاح هم قانون وضعی اینگونه معنی شده است: «قاعده ای است مکتوب که توسط مقام صاحب صلاحیت برای تنظیم رفتار مردم در اجتماع تنظیم شده و نقض آن مستوجب اعمال ضمانت های اجرایی توسط دولت است.» [2]
حق در مفردات راغب به مطابقت و موافقت معنی شده است. «اصل الحق المطابقة و الموافقة»[3] آیت الله جوادی نیز حق را به هر آنچه دارای ثبات و پایداری باشد، معنی کرده اند. [4] ایشان در ادامه در بیان معنای اصطلاحی حق بیان می دارند: «حقوق عبارتست از مجموعه قوانین و مقررات اجتماعی که از سوی خدای انسان و جهان، برای برقراری نظم و قسط و عدل در جامعه بشری تدوین می شود تا سعادت جامعه را تامین سازد.[5] البته تعاریف زیادی از واژه حق ارائه شده است که برخی از آنها مربوط به اندشمندان غربی است. به عنوان مثال هابز حق را اینگونه تعریف می کند: «حق عبارتست از آزاد بودن انسان در انجام خواسته های خویش» به عقیده آیت الله جوادی این تعریف کلی و نارساست.[6]
شهروند واژه ای فارسی است. در فرهنگ لغت فارسی دهخدا آمده است: شهروند به معنای اهل یک شهر یا کشور است. و در گذشته این کلمه شهربند، به معنای کسی که به شهر بند است، به کار می رفته است اما بعد ها بند به وند تبدیل شده است.
در جای دیگری آمده است: شهروند از شهر گرفته شده، و به معنای آن است که شخص در یک منطقه سکونت داشته و بر وضعیت حاکمیت آن منطقه تاثیر گذار باشد. پس شهروند تنها به ساکن یک منطقه و یا شهر اطلاق نمی شود بلکه شهروند ضمن اینکه در شهر ساکن است در سازماندهی شهر، تدارک و تنظیم قواعد زندگی در شهر، تدوین قانون حاکم بر شهر و مملکت نیز مشارکت دارد. اینجاست که فرق بین شهروند با رعیت مشخص می شود زیرا رعیت تنها مطیع محض است و هیچ گونه دخالتی در امور کشورش ندارد. [7]
در کتاب فرهنگ علوم سیاسی در تعریف شهروند آمده است: «کسی که از حقوق مدنی یا امتیازات مندرج در قانون اساسی یک کشور برخوردار است. واژه سیتی زن که ریشه رومی دارد در فارسی به شهروند، تبعه، همشهری، هم وطن، شارمند، شهرتاش و انسان عضو اجتماع معنی شده است.»[8]
مفهوم شهروندی همواره با فردیت و حقوق فرد در اروپا پدید آمده است و اساساً کسی شهروند شمرده می شود که تنها فرمانگذار دولت نباشد بلکه از حقوق فطری و طبیعی نیز برخوردار باشد و دولت این حقوق را رعایت و از آن ها حمایت کند.[9]
اما حقوق شهروندی در اسلام به زمان تشکیل حکومت اسلامی به دست پیامبر اکرم(ص) ودر آغاز هجرت، در مدینه منوره بر می گردد. پیامبر اسلام با الهام از آموزه های فرهنگ آخرین وحیاتی حقوق شهروندی را در میان شهروندان جامعه اسلامی آن روز به بهترین شکل ممن به مرحله اجرا در آورد. [10] آموزه های قرانی و سیره پیامبر اکرم در سخنان و سیره حکومتی علی (ع)او امر یافت که نامه مالک اشتر و فرازهای حکیمانه نهج البلاغه برگی زرین از تاریخ پر افتخار دین اسلام در اهتمام به حقوق شهروندی است ایت حرکت از سخنان و سیره امامان معصوم (ع) به ویژه در دوران صادقین(ع) به اوج خود رسید.[11]
بعد از بیان مقدمات ذکر شده در کلیات، لازم است بررسی شود که قوانین شهروندی در کدام دسته از قوانین ایران مجرا دارد؟ از آنجا که قوانین در یک دسته بندی کلی به قوانین اساسی و مدنی و جرایی تقسیم می شوند، بنابراین این سوال را در سه بخش دنبال می نماییم:
در قانون اساسی به قوانین شهروندی توجه شده است که در اینجا به برخی از آنها اشاره می نماییم:
یکی از حقوقی که در قانون اساسی بدان توجه شده است و امروزه به عنوان حقی بزرگ بر شمرده می شود، حق حاکمیت ملت است. در اصل ششم قانون اساسی به این حق تصریح شده است: «در جمهوری اسلامی ایران امور کشور باید به اتکاء آراء عمومی اداره شود، از راه انتخابات: انتخاب رییس جمهور، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، اعضای شوراها و نظایر اینها، یا از راه همهپرسی در مواردی که در اصول دیگر این قانون معین میگردد.»
حق امنیت که در اصل بیست و دوم قانون اساسی آمده است، از دیگر حقوق شهروندی است که در قانون اساسی کشور به آن اشاره شده است. در این اصل آمده است: «حیثیت، جان، مال، حقوق، مسکن و شغل اشخاص، از تعرض مصون است، مگر در مواردی که قانون تجویز کند.»
یکی دیگر از حقوق شهروندی که اقتصاد کشور هم ارتباط مستقیم با آن دارد، حق اشتغال است. در اصل بیست و هفتم آمده است: «دولت موظف است با رعایت نیاز جامعه به مشاغل گوناگون برای همه افراد امکان اشتغال به کار و شرایط مساوی را برای احراز مشاغل ایجاد کند.»
حق آزادی[12]، مساوات در حقوق[13] و مساوات در حمایت[14] از دیگر حقوق شهروندی است که در قانون اساسی به آن تصریح شده است. این بخشی از حقوق شهروندی در قانون اساسی بود. [15]
[1] مهدی صبوحی، حقوق شهروندی از دیدگاه قرآن کریم، احادیث، روایات. سایت علمی دانشجویان ایران.
[2]http://hvm.ir/print.asp?id=5542
[3] راغب، مفردات، ص 246.
[4] عبدالله جوادی املی، فلسفه حقوق بشر، ص 74.
[5] همان، ص 75.
[6] عبدالله جوادی آملی، حق و تکلیف در اسلام، ص 46-47
[7] بررسی مفهوم شهر و شهروندی از دیدگاه جامعه شناسی، مهرداد نوابخش، فصلنامه تخصصی جامعه شناسی، سال دوم، بهار 85، شماره 5، ص 16.
[8] آقابخشی، علی، فرهنگ علوم سیاسی، ذیل واژه شهروند.
[9] محمد، آشوری، آیین دادرسی کیفری، جلد 1، ص 22
[10] احمدزاده، سید مصطفی،اندیشه حوزه،سال یازدهم شماره56، ص 105
[11] همان
[12] اصل سی و دوم: هیچکس را نمیتوان دستگیر کرد مگر به حکم و ترتیبی که قانون معین میکند. در صورت بازداشت، موضوع اتهام باید با ذکر دلایل بلافاصله کتباً به متهم ابلاغ و تفهیم شود و حداکثر ظرف مدت بیست و چهار ساعت پرونده مقدماتی به مراجع صالحه قضایی ارسال و مقدمات محاکمه، در اسرع وقت فراهم گردد. مختلف از این اصل طبق قانون مجازات میشود. بنا بر این اصل زندانی کردن موقت یا دائم، بدون اثبات مورد خلاف، خلاف قانون است.
[13] اصل نوزدهم: مردم ایران از هر قوم و قبیله که باشند از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ، نژاد، زبان و مانند اینها سبب امتیاز نخواهد بود.
[14] اصل بیستم: همه افراد ملت اعم از زن و مرد یکسان در حمایت قانون قرار دارند و از همه حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین اسلام برخوردارند.
[15] حقوق شهروندی در ایران، افضلی، رسول، حسام، مهدی، اطلاعات سیاسی-اقتصادی، آذر و دی 89، شماره 279 و 280.