موعود در بهائیت از جایگاه ویژهای برخوردار می باشد؛ چرا که میرزا حسین علی نوری از پایه گذاران بهائیت خوب می دانست که برای اثبات مدعای خود نیاز به اثبات موعودی دروغین میباشد و این در شرایطی است که فردی به نام سید علی محمد شیرازی این داعیه را مطرح و گذشته از پراکندگی در عقیدهاش، خود را آن موعود معرفی می کند.
ابوالفضل گلپایگانی مبلغ و نویسنده یکی از مهمترین کتب استدلالی در بهائیت، استاد جعل، دروغ و مغالطه در مورد علیمحمد باب سخنی دارد که البته بهائیان خود از این سخن چیزی نمیفهمند، او مینویسد:ظهور قائم موعود، ظهور مقام ربوبیت و شارعیت است نه مقام وصایت و تابعیت.طبق گفته گلپایگانی او خدا و دارای مقام شارعیت است یعنی دین جدیدی آورده است در حالی که همزمان، همان قائم موعود هم هست. آری، جمع بین موعود قائم، با خدای صاحب شریعت، فقط و فقط از ابوالفضل گلپایگانی ساخته است.لذا لازم است ابتدا به علائم و نشانههای موعود حقیقی و مورد اعتقاد شیعیان اشاره و سپس به معرفی موعود دست ساز روسی بپردازیم.
ابتدای بحث ذکر این نکته لازم و ضروری است که علائم و مشخصاتى که در سایر ادیان براى آن نجات دهنده بزرگ ذکر شده، در مورد مهدى، موعود اسلام، یعنى فرزند بلافصل امام حسن عسکرى (ع) نیز قابل انطباق است؛ زیرا مىتوان او را از نژاد ایرانى شمرد، چرا که مادر حضرت سجاد (ع) که جد امام زمان (عج) است، یک شاهزاده ایرانى به نام شهربانو، دختر یزدگرد، پادشاه ساسانى بود.همچنین مىتوان گفت او با بنیاسرائیل نسبت دارد؛ زیرا بنىهاشم و بنىاسرائیل، هر دو از نسل ابراهیم خلیلند.بنىهاشم از نسل اسماعیل و بنى اسرائیل از نسل اسحاق اند. با عیسویان نیز نسبت دارد؛ زیرا مادر حضرت صاحب الامر (عج) یک شاهزاده رومى به نام نرجس بوده که به صورت شگفتانگیزى خود را به امام حسن عسکرى (ع) مىرساند.6
با توجه به احادیث رسیده از ناحیه معصومین شناخت آن مصلح امری ضروری و واجب میباشد و آن موعود به صورت دقیق و کامل برای ما معرفی گردیده شدهاست که به پارهای از آنها در چند بخش اشاره میگردد.
بخش اول شامل روایاتی است که اشاره دارند به نام حضرت و اینکه او همنام حضرت رسول اکرم (ص) است، دارای کنیه حضرت و شبیه ترین مردم به پیامبر اکرم (ص)در شمائل، گفتار و کردار میباشد.در این مورد 54 حدیث وارد شدهاست.7 بخش دوم روایات با موضوع خصوصیات جسمی و ویژگیهای صورت حضرت میباشد که 29حدیث در این باره موجود میباشد.8 بخش سوم از احادیث شامل علائم عمومی ظهور میگردد که در کتاب الفتن نویسنده نعیم بن حماد، متوفی 225 یا 228 ه ق (حدود 30 سال قبل از میلاد حضرت صاحب الزمان) به بیش از 200 حدیث اشاره کردهاست و بخشهای دیگر احادیث عبارتند از:
ــ 225 حدیث از ولد امام علی (ع) میباشد.9
ــ 202 حدیث از ولد حضرت صدیقه طاهره میباشد.10
ــ 208 حدیث از اولاد امام حسین (ع) میباشد.11
ــ 160حدیث نهمین فرزند امام حسین (ع) میباشد.12
ــ 197 حدیث از اولاد امام علی ابن الحسین (ع) میباشد.13
ــ 121 حدیث به اینکه هفتمین فرزند از اولاد امام محمد باقر (ع) میباشد.14
ــ 120 حدیث از اولاد امام جعفر صادق (ع) میباشد.15
ــ 121 حدیث از نسل امام موسی بن جعفر (ع) میباشد.16
ــ 111 حدیث از نسل امام رضا (ع) میباشد.17
ــ 109 حدیث از نسل امام محمد تقی (ع) میباشد.18
ــ 107 حدیث از نسل امام أبی الحسن علی بن محمد بن علی بن موسی الرضا(ع) میباشد.19
ــ 108 حدیث وارد شده است که نام پدرش حسن (ع) میباشد.20
ــ 148 حدیث ذکر شده مبنی بر حدیث یملأ الأرض قسطا و عدلا کما ملئت ظلما و جورا. اشاره به اینکه تمام حکومتها سرنگون خواهند شد و مهدی (عج) حاکم من فی الأرض میشود.21
ــ 10 حدیث وارد شده که برای آن حضرت دو غیبت است و یکی کوتاه تر از دیگری است (اشاره به غیبت صغری و کبری در مورد آن حضرت).22
ــ 100 حدیث وارد شده در باب غیبت کبرای حضرت و اینکه این غیبت ادامه دارد تا پروردگار متعال اذن دهد خروج آن را.23
ــ 363 حدیث وارد شده است در باب عمر طولانی حضرت.24
ــ 13 حدیث در باب مخفی بودن تولد آن حضرت.25
ــ 10 حدیث در باب اینکه قیام آقا با شمشیر میباشد ( یقوم بالسیف ).26
ــ 36 حدیث در باب نزول حضرت عیسی (ع) و اینکه پشت سر حضرت ولیعصر (عج) نماز میخواند.27
ــ 426 حدیث در کیفیت ولادت و تاریخ و معجزات زمان ولادت.28
ــ 15 حدیث مبنی بر اینکه حضرت دارای معجزات تمام انبیاست.29
و بسیاری احادیث دیگر در ابواب مختلف قیام و جوانب تشکیل حکومت جهانی ذکر گردیده شدهاست که قلم از ذکر تمام آنها عاجز است و آن مهدى موعود (عج) است که به این امر مهم جامه عمل مىپوشاند و به تعبیر رهبر کبیر انقلاب اسلامى ایران امام خمینى (ره): من نمى توانم اسم رهبر روى ایشان (قائم «عج») بگذارم، بزرگتر از این است، نمى توانم بگویم که اوّل شخص است، براى اینکه دوّمى در کار نیست، ایشان را ما نمى توانیم با هیچ تعبیرى تعبیر کنیم اِلاّ همین که «مهدى موعود» است، آن کسى که خدا او را ذخیره کرده است براى بشر. 30 و حال با توجه به ادعای بهائیت مبنی بر توهم و خیال بودن اعتقاد به مهدی (عج) فرزند امام حسن عسکری (ع) و قالب نمودن علیمحمد باب به عنوان موعود آخر الزمان چند سوال در ذهن طالبان حقیقت باقی میماند و آن اینکه:
کدامیک از این موارد به سید علی محمد باب اشاره دارد؟؟؟
تحصیلات اکتسابی خود را در نزد شیخ محمد عابد و سید کاظم رشتی چگونه پاسخ میدهید؟
اگر امام زمان آمده است پس یملا الأرض قسطا و عدلا کجاست؟
امنیتی که آن منجی با خود دارد چه شد؟
دو جنگ جهانی بعد از ظهور علی محمد چه معنایی دارد؟
جواب این همه ظلم و جور را در افغانستان، عراق، فلسطین، پاکستان، یمن و دیگر کشورهای دنیا چه کسی میدهد؟
علی محمد شیرازی کی و کجا غیبت داشتند؟
نام پدر، مادر و نسب خود را چگونه توجیه میکند؟
اگر به کم قانع شوند که ادعای قائمیت هست ادعای خدایی خود را چه میگویند؟
مرگ علی محمد باب و خالی شدن زمین از حجتش چگونه قابل جمع است؟
از زمان آدم تا خاتم و تا به امروز کدام یک از انبیاء و یا ائمه به کمتر از چند ضربه فلک تمامی ادعاهای خود را پس گرفته است؟
نویسنده : عبدالقادر همایون
تنظیم: گروه دین و اندیشه تبیان
[1] ـ افندی ، عباس؛ مقاله شخصی سیاح ، موسسه مطبوعات امری آلمان ، ص1
[2] ـ اشراق خاوری ، عبدالحمید؛ مطالع الانوار ( تلخیص تاریخ نبیل زرندی ) ، موسسه چاپ و انتشارات مرآت ، 124 بدیع ،ص 63
[3] ـ همان ، ص 66 و 67
[4] ـ اعدام علی محمد باب در منابع بسیاری از این فرقه وارد شده است که از آنها می توان به تلخیص تاریخ نبیل زرندی ، ص 548 . الکواکب الدریه فی مآثر البهائیه ج 1 ، ص 345 . مقاله شخصی سیاح ، ص26 . بهاء الله و عصر جدید ص 21 اشاره نمود .
[5] ـ ص س ه؛ حسینعلی روسی معروف به بهاء الله ، چاپ اول ، ص 28
[6] ـ طاهری،حبیبالله ؛سیماى آفتاب، مشهور، قم، 1378، ص 126 - 125
[7] ـ صافی گلپایگانی ؛ منتخب الأثر ، ج 2 ص 131
[8] ـ همان ، ج 2 ص 136
[9] ـ همان ، ج 2 ، ص 142
[10] ـ همان ، ج 2 ، ص 146
[11] ـ همان ، ج 2 ، ص 158
[12] ـ همان ، ج 2 ، ص 164
[13] ـ همان ، ج 2 ، ص 170
[14] ـ همان ، ج 2 ، ص 173
[15] ـ همان ، ج 2 ، ص 178
[16] ـ همان ، ج 2 ، ص 181
[17] ـ همان ، ج 2 ، ص 187
[18] ـ همان ، ج 2 ، ص 191
[19] ـ همان ، ج 2 ، ص 193
[20] ـ همان ، ج 2 ، ص 202
[21] ـ همان ، ج 2 ، ص 222
[22] ـ همان ، ج 2 ، ص 236
[23] ـ همان ، ج 2 ، ص 242
[24] ـ همان ، ج 2 ، ص 272
[25] ـ همان ، ج 2 ، ص 289
[26] ـ همان ، ج 2 ، ص 315
[27] ـ همان ، ج 2 ، ص 352 و ج 3 ص 158
[28] ـ همان ، ج 2 ، ص 367 تا 431
[29] ـ همان ، ج 2 ، ص 342
[30] ـ سخنان امام در نیمه شعبان 1360 در حسینیه جماران