»» متن کامل مصاحبه به نقل از ایرنا 2
مجری: آقای احمدی نژاد اگر ممکن است کوتاه ، وقت تان گذشت ...
احمدی نژاد: احمدی نژاد خطاب به میرحسین موسوی گفت: شما نگران نشدید . امروز (به من) می گویید چرا گفته اید هولوکاست. من ازشما سوال می کنم چرا نباید بگوییم هولوکاست.ما باید بنشینیم و اروپاییان بیایند راجع به حقوق بشرما حرف بزنند یا ما باید بگوییم شما آزادی ندارید. استعمار دارید می کنید. ملتها را دارید خفه می کنید. سیاست خارجی این دولت ، سیاست برآمده از متن مردم . متن خط امام و عزت آفرین است . می بینید . چطورشد که آنها عقب نشینی نکردند . امروز مساله هسته ای ایران در دنیا مساله دست دهم شده است.درحالیکه که یک روزی اینجا به ما گفتند ،خط قرمز را بگذارید شورای امنیت . خب شورای امنیت هم رفت . عبورکردیم . چکارکردند. تحریم کردند. الان چکارمی توانند بکنند. اصلا مگر می شود از موضع نرمش در برابر مستکبرین ایستاد.
درهمین تهران،آقای موسوی مقاله نوشتند ،دوران امام ،شما سکوت کردید . دولت وقت از آن مقاله نویس حمایت کرد. شما سکوت کردید . شما نگران شدید؟. من به شما علاقه مندم ولی نمی توانم ازاتهامات بی اساسی که به ملت زده می شود یا توهین هایی که به ملت می شود از اینها بگذریم .
موسوی: صحبت از خط امام شد. من جا دارد که یک خاطره ای از حضرت امام دراینجا نقل بکنم. یک موقعی اسراییلی ها آمدند و حمله کردند به جنوب لبنان و درداخل کشور همه به این اتفاق رسیدند که ما باید نیرو بفرستیم و به اصطلاح اسراییلها را بیرون کنیم و کنار لبنانیها بجنگیم.
آن موقع شهید همت هم قرارشد که رییس لشکرهایی باشد که قراربود بفرستند. نیروهایی را هم پیشاپیش اعزام کردند که درلبنان بررسی کننند این نیروها باید درکجا مستقربشوند.
آن شبی که فردایش قراربود نیروها فرستاده بشود. بیاد دارم که جلسه روسای سه قوه بود و شهید همیت هم آمده بود. مرحوم حاج احمدآقا هم آمدند و گفتند که خیراست این بحث و بعد گفتند که امام فرمودند راه قدس از کربلا می گذرد یعنی شما بپردازید به جنگتان. چکاردارید به لبنان که نیرو بفرستید به آنجا . راه قدس ازکربلا بگذرد. حالا ما بحث مان برسراین قضیه است.ما می گوییم که نظام تصمیم گرفت که بگوید.برای اینکه با هنجارهای بین المللی سازگار باشد ولی هدف خودش را دنبال کند درمورد اسراییل فقط این حرف گفته بشود که ما موافق این هستیم که همه مردم فلسطین جمع بشوند. حتی آنانی که بیرون از کشور مهاجرت کرده اند.
اینها هرکس یک رای. اعم ازیهودی ، مسلمان ومسیحی رای بدهند و سرنوشت خودشان را خودشان تعیین بکنند. این نیز بطور کامل با هنجارهای بین المللی سازگاراست . جاهای دیگر هم عمل شد. بعد ازجنگهای استعماری .
ما وقتی که به اجتهاد خودمان و بنا به تندروی خودمان . افراط گری خودمان. درموقعیتی که 20سال است این شعار به همین شکل داده می شود . ما می آْییم از این فراتر می رویم خوب همینجاست که مصیبت ایجاد می شود.به عوض اینکه اسراییل را منزوی بکنیم آمده ایم او را بیشتردرمعرض مظلومیت قرارمی دهیم . درهمین دوربان در سویس ، مساله ای که ایجاد شد اروپاییان بعد ازکشتار غزه درمقابل اسراییل بودند داشتند قطعنامه صادرمی کردند و موضع داشتند. آنهم بخاطر موضعگیری واشتباه ما و آن لطماتی که حیثیت ما خورد . همه شان پشت اسراییل بازهم جمع شدند.
آیپک که بزرگترین نهاد صهیونیستی درآمریکاست وجود این سیاست را برای خودش نعمت می شمرد. ما حالا داریم همین را می گوییم که براساس همین چیزی که می گویند نباید خیال بافی بکنیم درمورد مسایل جهانی . واقع بینانه باید عمل بکنیم. با تدبیر باید عمل بکنیم. مشکلی که بنده دارم برسر چیزهای دراز مدت نیست بلکه برسریک سری روشهای اجرایی معمول است.
ببینید آیا وزارت خارجه و مامورین حساس ما و آنهایی که آگاه هستند ونیروهای متفکر ما هستند چه در دانشگاه، چه درخود وزارت خارجه این مساله را تایید نمی کنند و نظیر این را ما یکی دوتا نداریم.
ببینید، بنده یک بحثی کردم، توی همین تبلیغات انتخاباتی هم گفته ام در هرزمینه ای با هرروشی که باشد اگر ما افراط داشته باشیم به دنبالش تفریط داریم .
برای مثال، ما می آییم این صحبت تند (هولوکاست ) را راجع به اسراییل می کنیم یعنی هولوکاست را مطرح می کنیم بدون اینکه به فایده وهزینه آخرش فکری بکنیم مبنی براینکه آیا این ما را به نتایج خودمان می تواند نزدیک بکند یا نه.
نتیجه اش این می شود که یک وقتی مشاهد می شود اوضاع بد شد معاون ما می آید و می گوید ما دوست مردم اسراییل هستیم. آن درمقابل این است. یعنی آن افراط این تفریط را هم می آورد که او تصور بکند که ما دوست هستیم.
ازاین موضع هم دست برنمی دارد ،مگراینکه یک تشری به او آمده باشد مبنی براینکه ایشان عقب نشینی بکند. آنوقت چگونه مردمی که غاصب هستند و تمام سرزمینهای فلسطین را گرفته اند و ما یکباره دوست آنها می شویم . من می گویم که این اظهارنظر درمقابل افراطی است که ما درآنجا کردیم.
حالا شبیه این را ما درمورد مسایل سیاسی واقتصادی هم داریم که کم نیست و حالا من قصد ندارم که راجع به خلیج فارس یا به کشورهای دیگر رفتن صحبت کنم که هرکدام برای ما هزینه های سنگینی را به دنبال داشت.
عدم امنیت ذهنی خودشان را در اقتصاد و صنعت ، در مبادله ای که با جهان دارند در بی اعتبار شدن گذرنامه هایشان، در سطح بین المللی تحقیر شدن ایرانی ها درسراسر دنیا درک می کنند، ایا یک دولت درمقابل این مسئله ایرانی و ایرانیت برای خودش یک مسولیت دارد یا ندارد.
من می گویم که دولت بسیار بی اعتنا به این نوع مسایلی است که مربوط به رنج و درد و مشکل مردم است واقعا من دلم برای مردم می سوزد با این سیاست هایی که ما داریم و این بلاهایی که سرشان می اوریم ازاین طریق این افراط کاری هایی که ما داریم و اینها را من بر می گردم به آن دید اول که متاسفانه در سیاست خارجی ماست.
بعد مسایل دیگری که مطرح شد، اقای هاشمی گفتم مرد بزرگی است امام هم راجع به ایشان صحبت کرده بود، نقاط ضعف وقدرتش را ایشان می تواند صحبت بکند ولی نباید دیگری، یک کمی سن من هم زیاد است. تو عالم سیاست قبل از انقلاب و بعد از انقلاب هم بودم مردم یک کمی فکر دارند ما برای اینکه بگوییم خیلی تنها ماندیم سه تا دوره را بهم پیوند بدهند این که سه تا طرز فکر است.
برای اینکه ما درمقابل این طرز فکر قرارداریم خوب مردم این را نمی پذیرد چرا اصلا ما این بحث را می کنیم خوب اقای خاتمی که آدم کمی هم نیست ، ادم سیاسی مطرح در سطح کشور هست ، هشت سال هم رییس جمهوری بوده ْ اقای هاشمی هم همینطور ایشان مجال صحبت و گفت وگو با انها را دارند می توانند در رادیو تلویزیون این صحبت ها را برقرار کنند ماشالله صدا و سیماهم که در اخیتار دوستان هست بطور ظاهر می توانند دعوت کنند در یک میز گردی با انها صحبت بکنند مسایل را حل کنند چه ربطی به عقاید بنده دارد.
بنده می گویم این سیاست خارجی شما باعث شده که کشور لطمه وحیثیت ما لطمه بییند و این شیر غران ایرانی را در بند بکند هم سیاست خارجی واقتصادی شما ، برمی گردم به یک مسئله دیگر در رابطه با همبستگی ملی ما چه کار داریم می کنیم چه بلایی سردانشگاهایمان و محیط های جوانان و مردم اوردیم که بنده هرجا می روم اعتراض است هرجا می روم می گویند به ما اهانت شده است.این دانشجو را ستاره دار کردیم آنرا دستگیر کردیم ان یکی را دستگیر کردیم آنرا از دانشگاه بیرون کردیم.
بنده یک روشنفکر هم هستم، فردی می اید پانزده بار کتابش چاپ شده ،مجوز از همین دولت گرفته در چاپ شانزدهم جلویش را می گیرند آخر دولت حیثیتی دارد ،نظام ما حیثیتی دارد هر دولتی باید مقید باشد به آن امضاها وحرف هایی که می زند سر حرفش باید بایستد الان شما خود مردم ، خود انتشاراتی ها می دانند این انتشاراتی ها در این چهار سال چند تا بودند به چند تا رسیدند و چند هزار تا کم شدند چه مشکلاتی دارند.
ببینید یک کارهایی می شود که واقعا دردناک است و آدم را اذیت می کند بالاخره همه ما یک هویت اسلامی ایرانی داریم ، انسانی هستیم، شما فکر کنید یک کتاب فروش بدبخت و بیچاره ای که با زور یک بیست جلد کتاب چاپ کرده کافی است که وزارت ارشاد چهارتا از این کتابها را درحبس نگه دارد درچاپ دوم و سومش ورشکست می شود همینطور که دارند ورشکست می شوند.
خوب این در مقابل نظام قرار می گیرد علت اینکه این همه هنرمند در مقابل دولت هستند برای چیست ، بنده اعتقاد دارم که هنرمندان خیلی سیاسی نیستند و در سیاست روز اصلا وارد نمی شوند اما به تنگ امده اند، مشکل پیدا کرده اند در سطح ملی به دلیل همین سیاستها وحالا خود روحانیت هم از یک طرف دیگر رابطه دولت با روحانیت را ما می بینیم که به چه شکل است، مرجعیت چگونه با دولت روبرو می شود وتوهین هایی که در اموزش و پرورش به پیامبر اسلام شد چه واکنش نشان دادیم تمام اینها یک نوع بدبینی نسبت به دولت ایجاد کرده خوب من می گویم آیا دولت نشسته و فکر کرده که چرا رابطه اش با روحانیت خراب شده چرا رابطه اش با روشنفکران از بین رفته چرا باجوانان ارتباط خودش را ازدست داده ، بنده هرجا که می روم چندی نفری شعار می دهند و جلسه را بهم می زنند و سروکله می زنند وتحریک می کنند، بقیه شعار علیه این نوع سیاست ها می دهند.
حالا در رابطه با سیاست داخلی بنده این را بازتر خواهم کرد که یکی از کارهایی که دولت می کند بنظرم برخلاف نص صریح فرمان هشت ماده ای حضرت امام است. دولت مردم را خودی و غیر خودی می کند این را بخودش جذب می کند و آن یکی را خلاف سلیقه خودش می داند آنرا از این جدا می کند .
مجری: آقای موسوی 21 دقیقه صحبت کردند و آقای احمدی نژاد 23 دقیقه.
اقای احمدی نژاد بفرمایید.
احمدی نژاد: خیلی ممنونم از اقای موسوی اجازه بدهید باز آن حرفم را تکرار کنم. اقای موسوی من بعضی وقتها دلم می سوزد یک اطلاعاتی را شما مطرح می کنید که می دانم از روی بی اطلاعی است.
من یک موردش را باز می کنم برای اینکه معلوم بشود که اطلاعات شما ازکجاست. دانشجویان ستاره دار ، این ستاره دار از کجا درآمد که اقای موسوی امروز می کوبد در کله این دولت و استنادش هم به حرف یک عده ای است که من نمی دانم این عده کی هستند .
موضوع ستاره دار در زمان اقای معین درست شد سال 80 یعنی زمان دوست جناب اقای موسوی که امروز هم حمایت می کند از اقای موسوی آنها امدند از کارشناسی ارشد دربرابر قبولی ها یک ستاره می زدند یک ستاره یعنی شما دراموزش مشکل دارید، پرونده کم است نقص دارد برو بر طرف کن، دو ستاره یعنی شما یک مشکلی درکمیته انضباطی داشتید تخلفی داشتید مراعات کنید این در زمان جناب اقای معین وضع شد درهمان سال اول این دولت منتفی شد ما نفی کردیم گفتیم این توهین به دانشجو ست وزیر علوم ما این را برداشت ان وقت جالب است اقای موسوی بجای اینکه به دوستانش انتقادبکند به ما انتقاد می کند .
من واقعا متاسفم چطور اینجور شما قاطع قضاوت می کنید .شما می روید دور شما جمع می شوند ما هم می رویم مردم جمع می شوند حرف می زنند دیروز بنده در مشهد بودم این چند صد هزار ادم اینها مردم این مملکت نیستند .چرا شما خیال می کنید انها که برای شما جمع می شوند فقط ادم هستند و مردم ایران هستند اتفاقا شما دارید مردم را جدا می کنید شما دارید ، اینها را نگاه کنید من اینها را اوردم برای اینکه مشاهده کنیدشما فرمودید کتاب بله بنده باشما هم نظرم نامه هم نوشته ام به وزیر ارشاد تذکر هم دادم امارهای ما هم نشان می دهد نسبت به دوره اقای هاشمی و خاتمی ما کمترین میزان را داشتیم ازنظر کنترل من ان را هم قبول ندارم البته نامه مکتوب من خطاب به وزیر ارشاد هست .
اما جناب اقای موسوی جنابعالی هشت سال نخست وزیر بودید تنها یک روزنامه منتقد وجود داشت انهم ازسال 64 راه افتاد، که هفته ای یک یا دو نقد اقتصادی برشما می نوشت که امار ارقامی که من اینجا دارم الان ان نقد ها را تایید می کند که خواهم گفت .
چه فضایی شما برایش درست کردید خود جنابعالی چند بار علیه ان یک روزنامه صحبت کردید. من متن سخنرانی شما را دارم خواهش می کنم مراجعه کنید حافظه تاریخی نباید از دست برود که جنابعالی گفتید که شما در خط دشمنید. شما دارید ضد انقلابی عمل می کنید. شما دارید ضربه به کشور می زنید درحالیکه ان گزارشی که ان روزنامه نقد کرده بود گزارشی بود از برنامه وبودجه خود جنابعالی ،امده بود رفته بود در کمیسیون کشاورزی مجلس یکی ازافرادی که مرتبط بود ان را گرفته بود یک نقدی رویش نوشته بود .
اینقدر فشار اوردید تا بخشی از ان نقدها تعطیل شد اما اینها را ببینید اینها چهار سال تیتر توهین هایی است که به من ودولت شده است ، تهمت ها بنده این ها را تحمل کردم شما در سخنرانیهایتان بنده را به دیکتاتوری متهم کردید این دیکتاتوری کدام دیکتاتوری است زمان اقای هاشمی هم همینطور بود اینکه شما می گویید باهم مقایسه نکنید اتفاقا باید مقایسه کنم زمان اقای هاشمی یک روزنامه منتقد من کاری به مواضع ان روزنامه ها ندارم شخص رییس دولت بارها علیه ان روزنامه موضعگیری کردتا بالاخره صدایش را انداخت در زمان اقای خاتمی هم که معلوم بود کسی مگر می توانست یک کلمه انتقاد کند همان علمایی که جنابعالی می فرمایید یکی شان یک اظهار نظر کرد کاریکاتورش را کشیدند که ما بعدا دیگر نداشتیم که علیه علما کسی کاریکاتور بکشند.
بنده اینجا به خودداری از اجرای برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی اشاره کنم ، بنده نمی دانم که دولت می تواند که با یک قانون اینطور رفتار بکندخوب یک قانون دیگری را باید جانشین بکند و ببرد مجلس و تصویب بکند تا بتواند از ان بگذرد.
موسوی: انحلال غیر قانونی شورای عالی و خودداری از اجرای مصوبه مجلس وهمچنین مصوبه تشیخص مصلحت، دولت پایش را دریک کفش کرده که من اجرا نمی کنم دوست ندارم حالا هزاربهانه می اورد من فکر نمی کنم از مجمع تشخیص مصلحت ما دیگر مرجعی بالاتر داشته باشیم که رای رهبر انقلاب هم پشت ان هست و حتی انقدر مهم است که براساس مصلحت می تواند از مشکلاتی که شرعی داریم فراتر برود وانجا همه تصویب کردند، مصوب شد که هیجده تا از این شوراهایی که دولت منحل کرده به جای اساسی خودش برگردد و دولت هنوز هم که هنوز هست این را اجرا نکرده یکی شورای پول واعتبار است.
بنده به مردم می گویم که این تورم 25 درصدی یک دلیلش همین عدم برگزاری شورای پول واعتبار است یک دلیلش این هست که دولت می خواهد تمام این اختیارات بانکها و تمام موسسات زیر دست خودش باشد کسی دخالت نکند، نماینده دادستانی نباشد، نماینده بخشهای مختلف نباشد نماینده بخش خصوصی نباشد خوب نتیجه اش این تورم واین وضعیت اقتصادی می شود که همه دادشان بالا است، صنعت درحال خوابیدن، تورم 25درصد واین نتیجه اش است ونقدینگی دو ونیم برابر وضعیتی است از زمانیکه دوستان دولت را در اختیار گرفتند، هزینه کردن غیرقانونی از بودجه عمومی که بنده نمی خواهم این مسئله را بگویم ،می گویم به صورتجلسات مجلس نگاه کنید و گزارش دیوان محاسبات عمومی که یکی از مهمترین سازمان های نظارتی کشور است.
انحلال سازمان برنامه و بودجه که مستندات قانونی آن هست بنده دراین زمینه حساسیت دارم دلیلش این است که من حسی داشتم زمان مسوولیت خودم که یک عده ای ممکن است با برنامه مخالف باشند یک عده از اول انقلاب با برنامه مخالف بودن می گفتم شما بخدا توکل کنید بالا نعمت خدا می ریزد بر سرشان اصلاخوششان نمی امد می خواستند تک روی کنند.
به همین دلیل احساس خطر ، بنده در مجلس بازبینی قانون اساسی سخنگوی بخش کمیسیون اجرایی بودم مسئله امور استخدامی و برنامه و بودجه مخصوصا پیشنهاد بنده است که در قانون اساسی ما بیاید جالب اینجاست تنها سازمانهایی است که در قانون اساسی امده ، خوب دوستان امدند این را منحل کردند وتبدیل کردن به یک معاونتی که یقینا هیچگونه اختیاراتی نمی تواند داشته باشد.
زیر پا گذاشتن قانون مالیات مستقیم اگر لازم باشد جزییاتش را بنده بخوانم ودستور توقف اجرای قانون مالیات برارزش افزوده که اصلا دراختیار دولت نیست که چنین کاری انجام بدهد.
عدم اجرای قانون مدیریت خدمات کشوری، من لیستی می خوانم و مراحل بعدی ممکن است دانه دانه بگویم، الحاق غیرقانونی سازمان حج وزیارت به سازمان میراث فرهنگی وگردشگری ،وقتی رهبری دخالت کردن این مسئله برگشت آن هم بصورت صریح درصورتی که مشخص بود این کار غیر قانونی است ونمی باید صورت بگیرد.
بی اعتنایی آشکاربه احکام قانون دادگاهها، بنده یک موردی دارم ، وزیر علوم درمقابل دیوان عدالت اداری که حکم داده و صریح می گوید اصلا این کار را نکند اما افتخار می کند و می گوید که من به این رییس دانشگاه که فردی انقلابی و جانباز بود گفتم در صورت اخراج نیز با ورود این متخلف به دانشگاه مخالفت کند و در مورد این موضوع رسانه ها به حمایت ازرییس دانشگاه نپرداختند.
بعد اینجا گفته شده چطور شده چند بار گفته شده که وضعیت این استاد چه هست ایشان صریحا این نامه را نوشته خوب ایشان ممکن است با این فرد مخالف باشد برود از راههای قانونی راه حل پیدا کند که نباشد در انجا ولی بی اعتنایی اشکار به مدرک جعلی اقای کردان و حمایت و نقض اشکار قانون ممنوعیت تصدی بیش از شغل است.
من فکر می کنم که دوستان عوض اینکه بروند پرونده سازی کنند وچیزهایی که جواب دارد دنبال این مسایل بروند بهتر است، بروند دنبال حل مسایلی که مشکلات کشور را حل بکنند وکشور را نجات بدهد از بحرانهایی که هست بنده واقعا صادقانه و بدون هیج نوع شیله وپیله یکی ازدلایل اصلی یکی ازمهمترین انگیزه های من از ورود به صحنه انتخابات همین مسایل گریز از قانون بوده است.
می خواهم به مردم این را بگویم که اگر دولت چند بار نه یکبار گوید اشتباه کردم ولی دایم این را روش ادامه دهد از جایی که با سلیقه اش مخالف است درمقابل قانونی که مجلس تصویب کرده آن هم مجلسی که تا اندازه زیادی با خود این رییس جمهوری کاملا همسو است بایستد بعد از یک مدتی مردم به این مسئله حساسیت خودشان را از دست می دهند ایا اجساس خطر برای کشور نمی کنند ایا کشور روی پای خودش می ماند؟
مجری: اقای موسوی 30 دقیقه و 51 ثانیه صحبت کردند و آقای احمدی نژاد 34دقیقه و17 ثانیه.
احمدی نژاد: من باید دوباره تکرار کنم آن جمله قبلی را درباره قضاوت های جناب اقای موسوی ، این دولت قانون را زیر پا گذاشته، شما استنادتان فقط به یک مصوبه مجلس است آن هم قانون شوراهاست، شورای نگهبان می گوید این خلاف قانون اساسی است مجمع تشخیص می پذیرد اگر شما می خواهید قانون را اجرا کنید و واقعا معترضید شما دو خط بنویسید به دیوان عدالت اداری ما قانون داریم که اگر دولت برخلاف قانون عمل کرد می اید باطل می کند.
بگذارید دوتا عدد بدهم .
مجری: اقای احمدی نژاد شما 8 دقیقه بیشتر فرصت ندارید.
احمدی نژاد: شما ادامه بدهید سه تا چهار ساعت بگذارید بالاخره آقایون دارند همه باهم حمله می کنند و می زنند، 45 دقیقه فرصت می دهید سه نفر در برابر یک نفر، اشکال ندارد.
طبق اسنادی که ما داریم در دولت قبل تعداد مصوباتی که باطل شده است 303 تا است در دولت ما 157 تا ، مصوباتی که ا ز ما توسط دیوان عدالت اداری باطل شده 2/3درصد و دولت قبل شش ونیم درصد ، کی بیشتر تابع قانون است و اصلاحاتی که ما انجام دادیم درایرادات مجلس بیشترین است اتفاقا ما داریم عین ان قانون مصوب مجمع را اجرا می کنیم.
شما با دو تا حقوقدان صحبت کنید توجیه می کنند شما را اگر فکر می کنید واقعا ما داریم نقض قانون می کنیم یک یادداشت می دهید دیوان عدالت اداری این قانون اساسی ماست هرکس هرجایی بود این را باطل می کند و الا اینکه در فلان جا این اتفاق افتاد بله یک کشور بزرگی است در گوشه و کنار در دوره شما مگر کم از این اتفاقات افتاد ما دنبال پرونده سازی هستیم .
ماجرای کردان به این ترتیب است که دردهه هشتاد یعی ازسال 70 به بعد اتفاقا در دوره اقای هاشمی که حامی جناب اقای موسوی است یک موجی درمدیران درست شد که همه می خواستند دکترا بگیرند دانشگاه ازاد هم پشت قضیه بود دکترا صادر کرد پشت سر هم یک موج درست شد کردان هم یکی مثل همان ها ، من در مجلس گفتم این جور مدارک را من ارزشی برایش قایل نیستم استاد دانشگاه دکترا باید کسی باشد شب نخوابی کشیده باشد زحمت کشیده باشد.این همه افراد درکشور دارند زحمت می کشند برای درس من گفتم هیچکدام ازاینها را قبول ندارم ، می شود فهرست را بیاوریم چقدر از ادم ها دوره اقای هاشمی و موسوی همینطور رفتند دکترای قلابی گرفتند اقای کردان هم یکی اش حالا یک دانه را روش انگشت گذاشتند. من در مجلس گفتم این را قبول ندارم مدرک را بگذارید کنار عملکرد ایشان را بیاورید راجع به یک کس دیگر که می گویند صدها میلیارد من نمی دانم واقعا یک کسی بوده فرمانده لشکر بعد در دوره اقای هاشمی و اقای خاتمی رفته در کار اقتصاد پولدار شده زمانی که پولدار بود من بهش گفتم بگذار کنار بیا تو دولت امد اما جناب اقای موسوی بسیاری ازمدیران شما و اقای هاشمی.
من فهرستی دارم از زمین هایی که مدیران گرفتند برایتان بخوانم 40 هکتار، 50 هکتار، 80 هکتار و 400 هکتار در دوره واگذاری بیشترین مشکلات ما درکارگاهها برای واگذاریهای دوره قبل از این دولت است کی گرفته کسانی که الان دارند از جنابعالی حمایت می کنند این هزینه سنگین تبلیغاتی شما ازکجا می آید.
آقای موسوی من دوست دارم شما را ، این چه نحوه هزینه کردن است از کجا می اید. یک مورد رشت الکتریک بدون هیچ مزایده ای دادند به دوستان جناب اقای کرباسچی ، همسر اقای کرباسچی و همسر اقای قبه ، کارخانه را از بیخ تراشیدن زمینش را بفروشند و دهها مورد اینطور ، 400 هکتار زمین در هرمزگان گرفتند مردم برای دو هکتار و چهار تا جوان بتوانند بروند سرکار لنگند.
بی قانونی اینهاست جناب اقای موسوی استات اویل بی قانونی است که طرف می اید اینجا محاکمه می شود و محکوم می شود از زندان فراری داده می شود و می رود خارج و تهش پسر اقای هاشمی است .
بی قانونی در پسران بعضی از همین اقایانی است که امروز از شما حمایت می کنند .پسر اقای ناطق چطوری میلیاردر شد خود ، اقای ناطق چطوری دارد زندگی می کند اینها حامیان شما هستند بی قانونی انهاست جناب اقای موسوی ما قانون را نمی پذیریم یک مورد هم نمی توانید بیاورید.
من اینجا پرونده ای دارم برای یک خانم شما می شناسید در تبلیغات انتخاباتی کنار شما می نشیند،برخلاف همه قوانین کشور همزمان که کارمند بوده دو تا رشته فوق لیسانس خوانده در دانشگاه ازاد دکترا گرفته بدون کنکور و بعد در رشته غیر مرتبط دانشیار شده استادیار شده بدون اینکه شرایطش را داشته باشد رییس دانشگاه شده اینها بی قانونی است .
من با اینها مخالفم من می گویم با رانت بازی و باند بازی و ا ین جور چیزهایی که یک عده ببرند بقیه محروم باشند من با اینها مخالفم جناب اقای موسوی نه با قانون، بنده تابع قانونم ودولت ما قانون مدارترین است ، من وارد آمار نشدم برای اینکه درهمین دوره ای که می گوید اقتصاد ضربه خورده بهترین وضعیت اقتصاد نسبت به قبل است نسبت به دوره شما که عالی است نسبت به قبلی ها هم ، اینجا گزارش هست دقیق ، اماری است که منتشر شده اما من سواال می کنم گزینش ها را امام در زمان چه کسی منحل کرد در زمان ما یا زمان شما .
یک خاطره عرضم تمام ، اقای مهندس نقره کار باجناق جنابعالی دعوت کرد، رفتیم جزو تجدید نظر گزینش پرونده هایی را می دادند به ما یک دختر خانمی امد بهش می گویند فلان سوال را جواب بده اگرجواب می داد می گفتند خیلی مسلط بود باطل اگر جواب نمی داد می نوشتند ، این ها را من دیدم با چشم خودم فرمان هشت ماده ای برای جنابعالی صادر شد نه برای این دولت شما بگویید چقدر آن را اجرا کردید.
مجری: اقای موسوی بفرمایید ، 12 دقیقه وقت دارید.
موسوی: خوب صحبت های مختلفی می کنند که واقعا من نمی دانم چطوری می خواهند جواب بدهند یکی از مشکلات صحبت کردن با اقای احمدی نژاد هست یک چیزهایی است که یک کمی غیر عادی وغیره منتظره است، ایشان می گوید شما به دیوان عدالت اداری نامه بنویسید فلان مصوبه را لغو کند.
احمدی نژاد: شما ادعا می کنید غیر قانونی بوده
موسوی: وقت من را نگیرید ، ببینید همین روحیه شما که الان خود صدا و سیما هم می دانند که کی ها هستند تو رجانیوز در اینجا هستند ما می دانیم چطوری اینجا عمل می کنند، می گویند چیزی بنویسید دیوان عدالت اداری ایا راه برخورد با مجلس یا مجمع تشخیص مصلحت این است جایی که ریش سفیدهای نظام انجا نشسته اند جایی که پشت سرش مشروعیتش را از کل قانون اساسی و رهبری می گیرد.
ایا به این ترتیب مسئله کشور را می شود اداره کرد من می ترسم مشکل هم سر همین قضایاست در یک چیزهایی که بین هست طوری عمل بکنیم ، طوری حرف بزنیم که اول برویم به سمت اشتباه و اینجا می خواهیم اصلاح کنیم همین است که منجر به دیکتاتوری می شود ایشان می گوید چرا می گویند من دیکتاتور هستم من نگفتم دیکتاتور هستید ولی این روش قطعا به دیکتاتوری می انجامد که شما رای خودتان را به جمع مجمع تشخیص مصلحت بتوانید ارجحیت بدهید و از رای مجلس هم بالاتر بدانید.
بحث اسامی را بردند ما فکر می کنیم واقعا شایسته یک مسوول دولت نیست که کسانی را که محکوم نشده اند در قوه قضاییه نام انها مطرح شود، این جرم است ما اینجا نام ببریم بدون اینکه قدرت دفاع از خودشان داشته باشند شما یک افرادی را دارید مورد حمله قرار می دهید که دراین صحنه حضور ندارند و آن را قاطی سرنوشت بنده می کنید، ظاهرا چیزی ازبنده نداشتید امدید حالا وصل کردید من را به دو دولت قبل.
من بدون اینکه بخواهم از انها دفاع بکنم واقعا به انها حق می دهم که ازدست شما عصبانی باشند مردمی که این صحنه را نگاه می کنند این را نپذیرند از رییس جمهورشان که یک شهروند را شما فکر نمی کنید که اقای هاشمی چکارکرده دراین مملکت یا خاتمی چکارکرده رییس جمهور بودند کی بودن ولی شما بعنوان یک شهروند هم باید به ایشان حق بدهید در جایی که نمی توانند از خودشان دفاع بکنند در یک جمع 50 میلیونی که حداقل امروز مردم دارند این صحنه را نگاه می کنند.
شما متهم می کنید، اسم خانواده شان را می برید، بچه ها یشان را نام می برید کسان دیگری را نام می برید بنده می گویم قوه قضاییه حکمتش این است و اقای احمدی نژاد اینک می گویم بدانید قوه قضاییه در جهان معنایش این است وقتی کسی را محکوم می کند یعنی بقیه ملت بری هستند این اصل اسلامی است شما از اول کار خودتان شروع کردید گفتن که هزاران مفسد دراین کشور است پرونده را می خواهم باز کنم اسامی را می خواهم نام ببرم رییس بانک پارسیان رابرداشتید لجن مالش کردید بعد مشاورخودتان کردید ودیگران را همینطور خوب اینها گناه دارد ما مسلمان هستیم ما متدین هستیم ما به خدااعتقاد داریم نمی توانیم افراد را همینطور نام ببریم و متهمشان بکنیم.
در مورد واگذاری هکتاری، اگر این کار را کرده اند خیلی کار بد وغلطی بوده اما چه ربطی به بنده دارد شما می گویید چرا از من حمایت می کنند بنده گفتم هرشهروند یک ستاد ، مثل بعضی دوستانی که بنرهایشان همه سطح جهان را پوشانده و از تمام امکانات دولتی استفاده می کنند از ادارات و از خود وزارت کشور استفاده می کنند از صدا وسیما استفاده می کنند بنده استفاده نکردم در انجا را باز کردیم روی همه، هسته خیلی سالمی داریم که یک نفر راجع به ان هسته نمی تواند حرف بزند افراد بسیار وارسته بسیار معتقد و مومن درانجا هستند اگر بودن الان شما نام می بردید شما روحیه تان اینطوری هست انها را معکوس می کردید.
ولی نیستند آنها ادم های وارسته ای هستند درها را باز گذاشتیم هرکه از ما حمایت می کند، استقبال می کنیم هیچ دلیلی ندارد که استقبال نکنیم ازهمه ملت استقبال می کنیم که از بنده حمایت بکنند رای بدهند تا تغییر ایجادبکنیم بنده این را گفتم الان هم می گویم به همه مردم می گویم اگر بخواهید این فضا عوض بشود اینجوری راحت دیگران را معکوس بکنند.
ایشان جلوی بنده عکس خانم بنده را می گیرد که این را اینجوری کردن اینجوری کردن ایشان مهمترین روشنفکر زن این کشور هست ده سال برای دکترای علوم سیاسی زحمت کشیده سندهایش هست مدارکش هست، سایت های مرتبط با شما برگشتن علیه ایشان جوسازی کردند، ایشان قرآن پژوه است بله ایشان افتخارش این است که فوق لیسانس رشته هنر هم دارد دکترای علوم سیاسی هم فوق لیسانس علوم سیاسی هم دارد.
شما ببینید آن موقعی که کنکور بوده برای دانشگاه ازاد بروید ان را بررسی کنید بنده خبر دارم و متاسفانه یکی از دلایل مشکلات دولت همین است، معاون اجرایی اقای رییس جمهور بجای اینکه مشغول حل مشکلات مردم باشد مشغول رفتن و سرکشی به این پرونده و ان پرونده به انجا و اینجاست که یک چیزی بسازنند که به درد امشب بخورد.
ایشان می گوید، ستاره کردن کارزمان آقای معین بوده است. خوب کاری ندارم اگرایشان هم این کار را کرده باز کار بدی کرده است ولی بنظر نمی رسد که اینجور به آدم ها گیرداده باشند.
برای وارد شدن به این دوراز انتخابات من هیچ انگیزه ای نداشتم. درمدت چهارسال دولت فعلی هم من هیچ سخنی نگفتم. فقط دیدم شما دارید کشور را به خطرمی اندازید.
بنده دربرنامه های دیگر مسایل اقتصادی را مطرح خواهم کرد که با چه روشی شما کشور را دارید اداره می کنید . برای مثال همین عدم تشکیل شورای پول واعتبار، عملا بانکها را تبدیل به حیات خلوت شما کرده است . من می گویم این سیاست قجری است. مگرحکم قجری یا حاج میرزا آقا آغاسی چکار می کرده است. یک خزانه داشته است . دستش را می کرد توی این به این تخصیص می داده به آن تخصیص می داده است.
آقا شورای پول واعتبار برای این است که شما را محدود بکند، بنده را محدود بکند. سازمان برنامه مدیریت وبرنامه ریزی برای این است که نگذارد شما هرجور دلت خواست هزینه بکنید. بیاید و از شما حساب کشی بکند. که در نتیجه این چیزی که دیوان محاسبات ما می گوید، پولها گم شد یا به خزانه ریخته نشد. چندهزار تخلف شد. این مسایل نباید پیش بیاید. خوب این به صلاح همه ما هست. به صلاح شما هم هست به صلاح همه ملت ماست. شما این کار را نکردید.
ببینید ، بحث بنده از روی دلسوزی است. رسما از روی طرح مشکلی است که اگر ادامه پیدا بکند و اگر بقیه ابعادش را هم بشکافم خواهیم دید که همین مسایلی چون بیکاری، تورم واعتیاد و بد فرهنگی هم نتیجه و ناشی از این سیاستهاست و شکست ما درسیاست خارجی هم همین مساله است و بالاخره اینکه اگر می بینیم درسطح منطقه یک کشور دوست نزدیک نداریم باز هم ناشی ازهمین قضیه است وتماما برمی گردد به این چیزهایی که من درچارچوب همان طرحی که گفتم و دوباره برای شما می خوانم، ببینید که آیا مسایل اثر دارد یا ندارد.
بنده چهار، پنج تا ویژگی هایی که دراین نوع مدیریت وجود دارد و ما را به این بن بستها می کشاند را برای شما مطرح کردم. به هرحال می ارزد دراین چهاردقیقه باقیمانده ازوقتم عنوان بکنم. ولی چون آقای احمدی نژاد ما را مجبورکرد چیزهایی بگویم که خوش نداشتم دراین جا مطرح بکنم.
به هرحال یک مدیریت هیجانی بی ثبات، نمایشی و شعاری. خیال بافی و خرافه گرایی. ما مرتب داریم می شنویم که اسراییل درحال فروپاشی است. خوب براساس این ما سیاست خارجی تدوین می کنیم. خوب معلومه که به بیراهه می رویم. معلومه که اشتباه می کنیم و این خود محوری و قانون گریزی است.
خوب آدمی که قانون محور نباشد گرفتار قانون گریزی می شود. بنابراین اگر آدم قانون محور نباشد از قانون فرار می کند. دوست هم ندارد قانون را. اما آدم قانون محور می رود و از راه قانونی مسئله را حلش می کند. حتی اگر قانون را هم دوست نداشته باشد.
درمورد این روزمرگی ها و سطحی نگری ها و سایراین مسایل وبویژه آن افراط وتفریط هایی که اینها دراین چهارسال گذشته به ملت ما خسارت زده و لطمه زده بعد صحبت خواهم کرد. اما حالا پیام خودم را به مردم می دهم مبنی براینکه از مردم بوده ام و به مردم برمی گردم . مسلما مردم دراین باره قضاوت خواهند کرد می توانند راجع به این دوره هم قضاوت بکنند. دراین زمینه می توانند ببینند که رویه ها و سیاست ها چگونه است و براین اساس آنها می توانند واقعا تصمیم بگیرند. این بود که من این را برای کشور خطرناک دیدم و از روی احساس وظیفه آمدم.
درپایان من ازهمه مردم تشکرمی کنم و مردم را به ارزش ها دعوت می کنم. مردم را خوار کردن و برای یک نامه به دنبال ماشین خود کشیدن به عنوان اینکه ما سیاست رو در رو با مردم داریم. این روش کار نیست.
برای مردم باید تولید ایجاد کنیم. کارایجاد بکنیم. تولید ملی وصنعت خودمان را تقویت بکنیم تا شاهد برخی نابسامانیها نباشیم. مثلا محصول همدان سیر است اما مردم آنجا می گویند از وقتی که سیر چینی وارد شده نمی توانیم سیر بکاریم، نباید شاهد این نابسامانی باشیم.
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سید جعفر یوسفی ( پنج شنبه 88/3/14 :: ساعت 11:22 صبح )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ
غدیر نقطه ای برای نمایش ولایترئیس جمهور روحانیآخر الزمان و عقلانیت انسان هاشعری از محمدعلی بهمنیاس ام اس های عاشوراییدوراهیعوامل بصیرت زا از کلام رهبرامتیازات ویژه خداوند برای روزه داران خوش اخلاقروزه را به بهانه گرما ترک نکنیم !!می دانید چرا کسی سطل آشغال آتش نمی زند!همسرداری آیه الله بهجتولی عصر در کلام آیه الله بهجتماجرای نماز شب آیت الله بهاءالدینیوصیه های ایت الله قاضی به شاگردانشان[عناوین آرشیوشده]