بالاترین مرحله قرب «فنا» است. «فنا» به معنى فراموش کردن همه چیز، و همه کس، و حتى فراموش کردن خویشتن در برابر خداوند است.
یعنى انسان به مرحلهاى برسد که جهان هستى را جز سرایى نبیند، و عالم آفرینش را جز سایهاى کمرنگ مشاهده نکند. همه جا خدا را ببیند، و همه جا در جستجوى او باشد.
خویشتن را پروانهوار در آتش شمع وجود او بسوزاند، و هستى خویش را در هستى او محو و نابود ببیند.
یکى از آثار رسیدن به این مقام «تسلیم مطلق» در برابر اراده او است، آنچه او مىخواهد، بخواهد، و آنچه او مىپسندد، بپسندد. هم رضاى او رضاى خدا باشد، و هم رضاى خدا رضاى او .
و با در دست داشتن این معیار به سراغ مقام عرفان بانوى اسلام، فاطمه زهرا(علیهاالسلام) و قرب او در درگاه خدا مىرویم و این حقیقت را از زبان پیامبر بزرگ اسلام(صلی الله علیه و آله) مىشنویم:
در کتابهاى متعدد معروفى از اهل تسنن و در روایات متعدد و فراوانى آمده است که پیغمبر به فاطمه زهرا(علیهماالسلام) فرمود:
«ان الله یغضب لغضبک و یرضى لرضاک»؛ خداوند به خاطر تو خشمگین مىشود و به خاطر رضاى تو راضى.
فاطمه(علیهاالسلام) پارهاى از وجود و هستى پیامبر(صلی الله علیه و آله) است، هم از نظر جسمى و هم روحى.
و نیز در جاى دیگر مىخوانیم: پیغمبر فرمود:
«فانما هى فاطمة بضعة منى یریبنى ما ارابها و یؤذینى ما آذاها»؛ «فاطمه پاره تن من است آنچه او را آزار دهد، مرا آزار مىدهد و آنچه او را به زحمت افکند، مرا به زحمت مىافکند.»
بدیهى است علاقه پدر و فرزندى هرگز نمىتواند چنین پدیدهاى را توجیه کند، زیرا پیغمبر به عنوان «رسول الله» چیزى را اراده نمىکند جز آنچه خدا اراده کند و هماهنگى و رضاى فاطمه با خشنودى و رضاى خدا و پیامبر دلیلى جز محو اراده او در اراده و خواست خدا ندارد.
این نکته شایان دقت است که معمولا جمله «فاطمه بضعة منى»، به معنى فاطمه پاره تن من است تفسیر و ترجمه مىکنند، در حالى که در این جمله سخنى از تن در میان نیست، بلکه مفهوم حدیث این است که فاطمه(علیهاالسلام) پارهاى از وجود و هستى پیامبر(صلی الله علیه و آله) است، هم از نظر جسمى و هم روحى.
برگرفته از کتاب برترین بانوى جهان فاطمه زهرا(علیهاالسلام)، آیت الله مکارم شیرازى