اشاره:
آنچه می خوانید نگاهی گذرا و عالمانه به موضوع مهدویت در قرآن کریم است که به خامه استاد فقید آیت الله معرفت (ره)نگارش یافته است. استاد در طلیعه سخن، نخست بحثی مقدماتی پیرامون ظاهرو باطن قرآن و اینکه چگونه می توان تفسیر و تآویل آیات مهدویت را از این کتاب شریف آسمانی به دست آورد، مطرح نموده آنگاه به بررسی آیات یاد شده در قرآن کریم می پردازد.
در مجال حاضر شماره نخست این سلسله نوشتار از نظر و محضرتان خواهد گذشت.
مقدمه
بحث از ظهور پر برکت حضرت حجت(عج)، با استناد به آیات قرآنى، به مقدمهاى کوتاه نیاز دارد.
اگر ما خواسته باشیم این مسأله را از صریح آیات به دست آوریم، شاید خواستهاى بى مورد باشد. اساساً پیغمبر اکرمصلى الله علیه وآله از روز اول این تذکر را به عامه مسلمانان داد و فرمود: قرآن داراى ظهر است و بطن؛ «ما من القرآن آیة الاولها ظهر و بطن»
این حدیث از متواترات است، یعنى کتب حدیثى اهل سنت و شیعه اتفاق دارند این حدیث از پیغمبر اکرمصلى الله علیه وآله صادر شده است.
سِرّ مطلب این است که قرآن کریم داراى دو جهت است که باید مورد عنایت قرار گیرد.
مطلب اول
اول اینکه آیات و سورههاى قرآن در مناسبتهاى مختلف و به عنوان علاج حادثه یا واقعهاى نازل شده است. این موجب مىشود دلالت آیه نوعى وابستگى پیدا بکند با آن شأن نزول. اگر اینطور شد، دلالت همیشگى قرآن که پیامى جاودانى باشد، مقدارى زیر سؤال مىرود. لذا پیغمبر اکرمصلى الله علیه وآله فرمودند: عنایت شما فقط به این اسباب نزول نباشد. در پس پرده یک معناى عامى وجود دارد که جنبه شمولى دارد و براى همیشه است. لذا ابوبصیر از امام صادقعلیه السلام سؤال مىکند این که پیغمبر اکرمصلى الله علیه وآله فرموده است: «ما فى القرآن آیة الاولها ظهر و بطن1یعنى چه؟ امام علیه السلام مىفرماید: «ظهره تنزیله و بطنه تأویله یعنى ظاهر قرآن و ظهر قرآن همان دلالتى است که با رعایت و عنایت به شأن نزولها روشن مىشود که تقریباً مىتوان نوعى مقطعى بودن و محدودیت از آن فهمید؛ ولى قرآن به این اکتفا نکرده است.
مطلب دوم
قرآن جنبه دوم هم دارد که جنبه جاوید است، جاوید بودن قرآن به ظهر آن نیست آنچه بقاى قرآن را ضمانت کرده است تا پیامى همیشگى باشد، بطن قرآن است.
بطن قرآن چیست؟
درباره بطن بحثهاى بسیار شده است که مقصود از بطن چیست؟ بطن معنایش خیلى ساده است؛ یعنى اینطور نیست که نتوان به آن پى برد. بطن آیات در اختیار ائمهعلیهم السلام است و آنها از بطن آیات آگاهى دارند؛ اما راه رسیدن به آن را به ما یاد دادهاند. بطن آیات قرآن آن مفاهیمى است که جنبه شمولى داشته و از قیودى که آیه را فرا گرفته جدا شده باشد.
ضابطه تفسیر و تأویل
همان گونه که تفسیر ضابطه دارد، تأویل هم ضابطه دارد. ضابطه این است که آن خصوصیات و ویژگىهایى که آیه را فرا گرفته طبق قانون «سبر و تقسیم» از آیه جدا کنیم؛ سپس آنچه از دلالت آیه به دست آمد، آن بطن آیه است؛ مثلاً در آیه «وَمَآ أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ إِلَّا رِجَالاً نُّوحِى إِلَیْهِمْ فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ»؛1 مخاطب آیه مشرکین است و مورد سؤال مسأله نبوت. آیا بشر مىتواند پیغمبر بشود یا نه؟ کسانى که باید از آنها این سؤال بشود علماى اهل کتاب به ویژه یهود هستند که در یثرب و حجاز ساکن بودند.
عربها بسیارى از مسائل مربوط به معارف را از اینها سؤال مىکردند و عقیده داشتند اینها دانشمندند.
آیه بنابر این عقیده مشرکین مىگوید که پیغمبر اسلامصلى الله علیه وآله بشر و از جنس شماست. اگر در پیامبرى او تردید دارید از یهود و از اهل کتاب بپرسید که پیغمبران آنها چه کسانى هستند و بودند. آنها به شما خواهند گفت. این ظاهر آیه است. پس آیه بر حسب ظهر به مشرکین و مسأله نبوت و رجوع مشرکین به اهل کتاب مقید مىشود.
اما ما طبق قانون «سبرو تقسیم» ویژگىهاى آیه را بررسى مىکنیم تا مشخص شود کدام یک از این ویژگىها در هدف آیه دخالت دارد و کدام یک ندارد. آنهایى که دخالت ندارند حذفشان مىکنیم؛ براى مثال آیا خطاب به مشرکین خصوصیتى دارد؛ یعنى مشرک بودن در مخاطب بودن به این آیه خصوصیتى دارد؟ قطعاً ندارد، چرا؟ چون آنچه موجب شده آیه به مشرکین این سخن را بگوید جهل آنها است نه شرک آنها. پس مشرک بودن در هدف آیه دخالت ندارد و آنچه دخالت دارد جهل آنها است.
مسئله نبوت
مورد سؤال در آیه، مسأله نبوت است. آیا بشر مىتواند پیامبر باشد یا نه؟ آیا این مسأله در مدلول آیه خصوصیتى دارد یا اینکه در مورد شک در هر مسألهاى از معارف دینى است چه معارف چه فروع احکام و چه مسائل مربوط به شؤون دین؟ (مسأله نبوت یا غیر آن)، پس خصوص مسأله شک در مسأله نبوت هیچ خصوصیتى در هدف آیه ندارد و لغو مىشود.
بعد کسانى که باید از آنها سؤال بشود چه کسانى بودند؟ اهل کتاب و یهود بودند. آیا سؤال از یهودیان و اهل کتاب خصوصیتى دارد و در هدف آیه مهم است یا دانا بودن نسبت به مشرکین نادان مد نظر است؟
نتیجتاً به دست مىآید که دانا بودن آنها مدخلیت در هدف آیه دارد نه اهل کتاب یا یهودى بودن.
پس وقتى این ویژگىها را بررسى کردیم و این موارد را کنار گذاشتیم، بطن آیه به دست مىآید.
بطن آیه چیست؟ بطن آیه این است: آن که به مسائل دینى فروعاً و اصولاً جاهل است، باید به دانایان رجوع کند. پس استخراج بطن آیه مشکل نیست. راه دارد. لذا امروزه اگر از دلیل جواز تقلید عامى از مجتهد پرسش شود، همین آیه را مىخوانند:
«...فاسئلوا اهل الذکر ان کنتم لا تعلمون 2»
ایراد و جواب
اینکه امام صادقعلیه السلام مىفرماید: ما اهل ذکر هستیم؛ یعنى اساساً آنچه هدف آیه است رجوع به عالم است، ما سر آمد علما هستیم و باید همه جهال به ما رجوع کنند. این که تفسیر صافى مىگوید، طبق فرمایش امام صادقعلیه السلام این آیه اصلاً خطاب به مشرکین نیست و خطاب به مسلمین است، درست نیست. یکى از اشکالاتى که به تفسیر صافى وارد است، همین است که مسأله تأویل و بطن با مسأله تنزیل و تفسیر خلط شده است.
امام صادقعلیه السلام در این زمینه بطن آیه را مىگوید. اساساً پیغمبر اکرمصلى الله علیه وآله از ابتدا اشاره فرموده است که آنچه بقاى قرآن و شمولى بودن و جاوید بودن آن را ضمانت مىکند، جنبه بطن آن است؛ یعنى همان مفاهیم کلى که قابل تطبیق در هر زمان و هر مکان است؛ و فقط به شأن نزولها که آیه را وابسته مىکند، اعتبار نیست.
ادامه دارد...
1- یوسف/109
2- نحل/43