چهل سال از عمر پربار شیخ حر عاملى مى گذشت که او براى زیارت مرقد مطهر امام هشتم علیه السلام از "مشغر"عازم "مشهد"شد. اما چیزى نگذشت که با واقعیتهاى جامعه آن روز تشیع در ایران روبرو گشت .
شیخ حر با آنکه از واژه شاه و شاهى نفرت داشت و عزلت و ریاضت را بر حضور و ریاست ترجیح مى داد. در حساس ترین برهه تاریخ تشیع به دیگر عالمان شیعه اقتدا کرد و با پذیرفتن برخى مسئولیت هاى اجتماعى در حساس ترین نقطه ایران (خراسان ) که در معرض تهاجم ازبکها و اهل تسننِ هم مرز ایران بود دین خود را در صحنه سیاست نیز به تشیع ادا کرد.
پذیرفتن مقام شیخ الاسلامى از سوى شیخ حر به ماجراى سفرش به اصفهان باز مى گردد که او از طرف علامه مجلسى به دیدار کاخ شاه رفته بود.
"شیخ حر در مجلس شاه سلیمان بدون اجازه از شاه در بالاى مجلس نزد شاه نشست به طورى که بین او و شاه یک متکا بیش نبود. شاه پس از نشستن رو به شیخ کرد و گفت : به من گفته اند تو از علماى جلیل و بزرگ عرب محمد بن حسن بن حر عاملى هستى حال به من بگو فاصله میان حر و خر چقدر است ؟ شیخ بى درنگ (به شوخى ) گفت : "یک متکا"! شاه از شجاعت و حاضر جوابى شیخ یکه خورد. "(1)
شیخ حر عاملى چه در زمان سکونت خود در جبل عامل و چه در ایران چندین مرتبه به زیارت خانه خدا و عتبات عالیات موفق گردید. در سال 1088 که شیخ در مکه مکرمه حضور داشت فاجعه اى دردناک به وقوع پیوست که این واقعه در مقدمه امل الامل چنین آمده است :
"در سال 1088 به خادمین (خائنین ) حرم کعبه خبر دادند که کسانى دیوار مطهر کعبه را آلوده به نجاست کرده اند. خبر به سرعت در مکه پیچید و گفتگوها شروع شد. عاقبت دشمنى قدیمى اهل تسنن با شیعیان بهانه شد تا این هتک حرمت را به شیعیان نسبت دهند.
عده اى از ترکان و برخى از عربها با هم قرار گذاشتند که هر کجا شیعه اى را بیابند به قتل رسانند. چون به حرم رسیدند پنج نفر از شیعیان را که یکى از آنها میرزا سید محمد استر آبادى بود به شهادت رساندند. (2)
شیخ حر عاملى که در این ایام در مکه به سر مى برد از توطئه آگاه شد و به همراهان خود دستور داد که از خانه بیرون نروند و با شنیدن خبر شهادت سید محمد مومن استر آبادى و شیعیان دیگر با همراهان خود به خانه "سید موسى بن سلیمان " که یکى از اشراف مکه بود، پناه برد. سید موسى به کمک یاران خود مخفیانه شیخ حر عاملى و سایر شیعیان را به سمت یمن روانه ساخت و آنان را از این مهلکه نجات داد"(3)
شیخ حر عاملى این فرزانه روزگار سرانجام در بیست و یکم ماه رمضان 1104 در هفتاد و یک سالگى چشم از جهان فروبست و "در زیر گنبد حضرت (رضا)، کنار منبر، برادرش شیخ احمد صاحب الدرالمسلوک با هزاران نفر دیگر بر جسم مطهرش نماز گذارد و جسم مطهرش در ایوان حجره اى از حجره هاى صحن شریف امام رضا علیه السلام جنب مدرسه میرزا جعفر به خاک سپرده شد"(4) و مرقدش در کنار حرم رضاى آل محمد واسطه بین مردم و پیشواى هشتم شیعیان گشت .
سلام بر او روزى که در "مشغر"، معبر نور، چشم به جهان گشود و روزى که در "مشهد"، قبله نور، چشم از جهان فروبست .
1- اعیان الشیعه ، ج 9، ص 167
2- گنجینه آثار قم ، عباس فیض ، ص 248
3- امل الامل ، ج 1، مقدمه ، ص 50
4- سجع البلابل ، ج 1، مقدمه
منبع:
ابراهیم زاده، حسن، گلشن ابرار، ج 1