سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش را بجویید که آن رشته میان شما وخداوند است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
دل نوشته
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» یک زندگی با طول کم و عرض زیاد !(زندگی نامه شهید بهشتی (قسمت اول)

زندگی‌نامه‌ای که پیش رو دارید در واقع قسمتی از مصاحبه شهید بهشتی در روزنامه جمهوری اسلامی در تاریخ 13/4/60 است. قسمت‌هایی از متن که درشت‌تر و با فاصله از متن اصلی مشاهده می‌کنید، توضیحاتی است که برای کامل‌تر شدن زندگی نامه به آن اضافه شده‌ است.

من محمد حسینی بهشتی، که گاه به اشتباه محمد حسین بهشتی می‌نویسند. نام اولم محمد و نام خانوادگی ترکیبی است از حسینی و بهشتی. در دوم آبان 1307 در شهر اصفهان در محله لومیان متولد شدم، منطقه زندگی ما یک منطقه قدیمی است، از مناطق بسیار قدیمی شهر است. خانواده من یک خانواده روحانی است. پدرم روحانی بود. پدرم در هفته چند روز در شهر به کار و فعالیت می‌پرداخت و هفته‌ای یک شب به یکی از روستاهای نزدیک شهر برای امامت جماعت و کارهای مردم می‌رفت و سالی چند روز به یکی از روستاهای دور که نزدیک حسین‌آباد نام داشت می‌آمد و آمد و شد افرادی که از روستای دور به خانه ما می‌آمدند برایم بسیار خاطره‌آنگیز است. پدرم وقتی به روستا می‌رفت، در منزل یک پنبه‌زن بسیار فقیر سکونت می‌کرد. آن پرمرد اتاقی داشت که پدرم در آن زندگی می‌کرد. این پیرمرد نامش جمشید بود دارای محاسنی سفید،‌ بلند و باریک، چهره بیابانی روستایی و نورانی بود. پدرم می‌گفت ما با جمشید نان و دوغی می‌خوریم و صفا می‌کنیم و همیشه می‌گفت من سفره ساده نان و دوغ این جمشید را به هر جلسه دیگری ترجیح می‌دهم و این جمشید هر سال دو بار از روستا به شهر و به خانه ما می‌آمد و من بسیار به او انس داشتم.

سید محمد حسینی بهشتی تنها فرزند پسر خانواده روحانی حسینی بهشتی بود. جد مادری‌اش، میرزا محمد صادق خاتون‌آبادی از علما و مدرسان معروف اصفهان بود. جد پدری‌اش میرزا محمد هاشم نیز از عالمان شهر اصفهان بود.

تحصیلاتم را در یک مکتب‌خانه در سن چهار سالگی آغاز کردم. خیلی سریع خواندن ونوشتن و خواندن قرآن را یاد گرفتم و در جمع خانواده به عنوان یک نوجوان تیزهوش شناخته شدم و شاید سرعت پیشرفت در یادگیری این برداشت را در خانواده به وجود آورده بود. تا این‌که قرار شد به دبستان بروم، دبستان دولتی ثروت که بعدها به نام 15 بهمن نامیده شد. وقتی آن‌جا رفتم از من امتحان ورودی گرفتند و گفتند که باید به کلاس ششم برود، ولی از نظر سن نمی‌تواند. بنابراین در کلاس چهارم پذیرفته شدم و تحصیلت ابتدایی را در همان‌جا به پایان رساندم. در آن سال در امتحان ششم ابتدایی شهر نفر دوم شدم. آن موقع همه کلاس‌های ششم را یک‌جا امتحان می‌کردند. از آن‌جا به دبیرستان سعدی رفتم. سال اول و دوم را در دبیرستان گذراندم و اوایل سال دوم بود که حوادث 20 شهریور پیش آمد. با حوادث 0 شهریور علاقه و شوری در نوجوان‌ها برای یادگیری معارف اسلامی به وجود آمده بود. دبیرستان سعدی هم در نزدیکی میدان شاه آن موقع و میدان امام کنونی قرار ددارد نزدیک بازار است،‌جایی که مدارس بزرگ طلاب هم همانجاست، مدرسه صدر، مدرسه جده و مدارس دیگر. البته به طور طبیعی بین اینجا و منزل ما حدود چهار پنج کیلومتر فاصله بود که معمولا پیاده می‌آمدیم و یرمی‌گشتیم. این سبب شد که با بعضی از نوجوان‌ها که درس‌های اسلامی هم می‌خواندند آشنا شوم.

علاوه بر این‌که در یک خانواده وحانی بودم و در خانواده خود ما هم طلاب فاضل جوانی بودند یک همکلاسی داشتم یادم می‌آید که او هم یک فرزند روحانی بود. نوجوان بسیار تیزهوشی بود و پهلوی من می‌نشست. او در کلاس دوم به جای این‌که به درس معلم گوش کند، کتاب عربی می‌خواند. یادم هست و اگر حافظه‌ام اشتباه نکند او در آن موقع کتاب معالم‌الاصول می‌خواند که در اصول فقه است. خب، این‌ها بیشتر در من شوق به وجود می‌آورد که تحصیلات را نیمه‌کاره رها کنم و بروم طلبه شوم. به این ترتیب در سال 1321 تحصیلات دبستانی را رها کردم و به مدرسه صدر اصفهان رفتم برای ادامه تحصیل، چون در این فاصله یک مقدار خوانده بودم.

پس از شهریور 1320 و تبعید رضا شاه، فضای بازتری برای فرگیری معارف اسلامی به وجود آمد ، شهید بهشتی که خود نیز در خانواده‌ای روحانی زندگی می‌کرد به خاطر شرایط دبیرستان‌های آن زمان و علاقه شخصی خود، دبیرستان را رها کرد و برای تحصیل به حوزه رفت.

از سال 1321 تا 1325 در اصفهان تحصیلات ادبیات عرب، منطق، کلام و سطوح فقه و اصول را با سرعت خواندم که این سرعت و پیشرفت موجب شده بود که حوزه آن‌جا با لطف فراوانی با من برخورد کند و چون پدر مادر مرحومم حاج میر محمد صادق مدرس خاتون‌آبادی از علمای برجسته‌ای بود و من یک ساله بودم که او فوت شد و این تداعی می‌کرد در ذهن اساتید من که شاگردهای او بودند، به این که این می‌تواند یادگاری باشد از آن استادشان. در طی این مدت تدریس هم می‌کردم. در سال 1324 از پدر و مادرم خواستم که اجازه بدهند در یک حجره‌ای که در مدرسه داشتم، شب‌ها هم در آن‌جا بمانم و به تمام معنا طلبه شبانه‌روزی باشم. از یک نظر هم فاصه منزل تا مدرسه 4 – 5 کیلومتری می‌شد و هر روز رفت و آمد مقداری وقت از بین می‌رفت و هم بیشتر به کارهایم می‌رسیم و هم در خانه‌ای که بودم پرجمعیت بود و من اتاق تنها نداشتم و نمی‌توانستم به کارهایم بپردازم. البته من در آن موقع فقط یک خواهر داشتم ولی با عموها و مادربزرگ همه در یک خانه زندگی می‌کردیم. به این ترتیب خانه ما شلوغ بود و اتاق کم. سال 1324 و 1325 را در مدرسه گذراندم و اواخر دوره سطح بود که تصمیم گرفتم برای ادامه تحصیل به قم بروم. این را بگویم که در دبیرستان در سال اول و دوم زبان خارجی ما فرانسه بود و درآن دو سال فرانسه خوانده بودم ولی در محیط اجتماعی آن روز آموزش زبان انگلیسی بیشتر بود و در سال آخر که در اصفهان بودم تصمیم گرفتم یک دوره زبان انگلیسی یاد بگیرم. یک دوره کامل "ریدر" خواندم. پیش یکی از منسوبین و آشنایانمان که او زبان انگلیسی را می‌دانست و با انگلیسی آشنا شدم.

شهید بهشتی درسی را که باقی طلبه‌ها در 10 سال می‌خواندند در 4 سال به اتمام رساند و راهی قم شد. در آن زمان طلبه‌ها جز درس خواندن کاری نمی‌کردند و زندگی خود را با شهریه‌ای که از مدرسه می‌گرفتند می‌گذراندند، اما شهید بهشتی در کنار تحصیل، ندریس می‌کرد و خرج زندگی خود را از این راه در می‌آورد. یاد گرفتن زبان انگلیسی هم کار عجیبی بود که دیگر طلبه‌ها انجام نمی‌دادند.

در سال 1325 به قم آمدم. حدود شش ماه در قم بقیه سطح، مکاسب و کفایه را تکمیل کردم و از اول 1326 خارج را شروع کردم. درس خارج فقه و اصول را نزد استاد عزیزمان آیت‌الله محقق داماد می‌رفتم و هم‌چنین درس استاد و مربی بزرگوارم و رهبرمان امام خمینی و بعد درس مرحوم آیت‌الله بروجردی، مفداری درس مرحوم آیت‌الله سید محمد تقی خوانساری و مقدار خیلی کمی هم درس مرحوم آیت‌الله حجت کوه کمری.

در آن شش ماهی که بقیه سطح را میخ می‌خواندم کفایه را هم مقداری پیش آیت‌الله حاج شیخ مرتضی حایری یزدی خواندم و مکاسب و مقداری از کفایه که پیش آیت‌الله داماد می‌خواندم که بعد همان را به خارج تبدیل کردیم. در اصفهان منظومه منطق و کلام را خوانده بودم و در قم ادامه این قطع شد. چون استاد فلسفه در آن موقع کم بود، یکسره بیشتر به فقه و اصول مطالعات گوناگون می‌پرداختم و تدریس. معمولا در حوزه‌ها طلبه‌هایی که بتوانند تدریس کنند هم تحصیل می‌کردند و هم تدریس می‌کنند. هم اصفهان تدریس می‌کردم و هم قم.

به قم که آمدم به مدرسه حجتیه ذفتم. مدرسه‌ای بود که مرحوم آیت الله حجت تازه بنیان‌گذاری کرده بودند. از سال 1325 در قم بودم و این درس‌ها را می‌خواندم. در آن سال‌هایی بود که استادمان آیت الله طباطبایی از تبریز به قم آمده بودند. در سال 1327 به فکر افتادم که تحصیلات جدید را هم ادامه دهم. بنابراین با گرفتن دیپلم ادبی به صورت متفرقه و آمدن به دانشکده معقول و منقول آن موقع که حالا الهیات و معارف اسلامی نام دارد دوره لیسانس را آنجا گذراندم در فاصله 27 تا 30. سال سوم را به تهران آمدم و سال آخر دانشکده را برای این‌که بیشتر از درس‌های جدید استفاده کنم و هم زبان انگلیسی را اینجا کامل‌تر کنم و با یک استاد خارجی که مسلط‌تر باشد یک مقداری پیش ببرم. در سال 1329 و 1330 اینجا در تهران بودم و برای تامین هزینه‌ام تدریس می‌کردم و خودکفا بودم. خودم کار می‌کردم و تحصیل می‌کردم. سال 1330 لیسانس شدم و برای ادامه تحصیل به قم برگشتم و ضمنا برای تدریس در دبیرستان‌ها، یه عنوان دبیر زبان انگلیسی در دبیرستان حکیم نظامی قم مشغول به تدریس شدم و آن موقع‌ها به طور متوسط روزی سه ساعت کافی بود که صرف تدریس کنیم و بقیه وقت را صرف تحصیل می‌کردم. از سال 1330 تا 1335 بیشتر به کار فلسفی پرداختم و به درس استاد علامه طباطبایی به درس اسفار و شفا ایشان می‌رفتم. اسفار ملاصدرا و شفا ابن‌سینا و هم‌چنین شب‌های پنج‌شنبه و جمعه با عده‌ای از برادران، مرحوم استادمطهری و آیت‌ الله منتظری و عده دیگری جلسه گرم و پرشور سازنده‌ای داشتیم که 5 سال طول کشید و ماحصل آن به صورت متن کتاب روش رئالیسم تنظیم و منتشر شد.

شهید بهشتی پس از گرفتن لیسانس تصمیم گرفت که برای مطالعه فلسفه غرب با بورس تحصیلی‌ای که در آن قبول شده بود به خارج از کشور سفر کند. در آن زمان شهید بهشتی در کلاس‌های فلسفه در بحث‌هایی که می‌شد اشکال می‌گرفت، با استاد جدل می‌کرد و استاد نیز به همان شیوه پاسخ ایشان را می‌داد. گاه حتی سوال و جواب‌ها به داد و فریاد کشیده می‌شد. به همین دلیل ایشان از فلسفه اسلامی ناامید شده بود. در همان دوره علامه طباطبایی از تبریز به قم می‌آیند. شهید بهشتی با این‌که به این استاد جدید هم امیدی نداشت، به خاطر اصرار دوستشان،‌ شهید مطهری، در یک جلسه از کلاس‌های علامه حاضر شد. بعد از کلاس اشکالی که به درس علامه داشت به ایشان گفت. علامه با دقت به ایشان گوش کردند و با شهید بهشتی با آرامش و بدون تعصب و تندی بحث کردند. این برخورد علامه طباطبایی چنان روی شهید بهشتی تاثیر گذاشت که ایشان قید تحصیل در خارج از کشور را زد و دوباره به قم برگشت.

در طول این سال‌ها فعالیت‌های تبلیغی و اجتماعی داشتیم. در سال 1326 یعنی یک سال بعد از ورود به قم با مرحوم آقای مطهری و آقای منتظری و عده‌ای از برادران حدود هجده نفر، برنامه‌ای تنظیم کردیم که برویم به دورترین روستاها برای تبلیغ و دو سال این برنامه را انجام دادیم. در ماه رمضان که گرم بود با هزینه خودمان می‌رفتیم برای تبلیغ، البته خودمان پول نداشتیم، مرحوم آیت الله بروجردی توسط امام خمینی که آن موقع با با ایشان بودند نفری صد تومان در سال 26 و نفری صد و پنجاه تومان در سال 27 به عنوان هزینه سفر به ما دادند. چون قرار بر این بود که به هر روستایی می‌رویم مجبور نباشیم ماحم یک روستایی به عنوان مهمان او باشیم و خرج خوراکمان را در آن یک ماه خودمان بدهیم و برای کرایه آمد و رفت و هزینه زندگی یک ماه خرج سفر را با خودمان می‌بردیم. فعالیت‌های دیگری هم در داخل حوزه داشتیم و این‌ها مفصل است و نمی‌خواهم در یک مقاله فعلا گفته شود.

در سال 1329 و 1330 که تهران بودم، مقارن بود با اوج مبارزات سیاسی اجتماعی نهضت ملی نفت به رهبری محوم آیت الله کاشانی و مرحوم دکتر مصدق و به صورت یم جوان معمم مشتاق در تظاهرات و اجتماهعات و میتینگ‌ها شرکت می‌کردم. در سال 1331 در جریان 30 تیر آن موقع تابستان به اصفهان رفته بودم و در اعتصابات 26 تا 30 تیر فعالیت داشتم و شاید اولین یا دومین سخنرانی اعتصاب که در ساختمان تلگراف‌خانه بود را به عهده من گذاشتند.

یادم هست که مقایسه میِ‌کردم کار ملت ایران را در رابطه با نفت و استعمار انگلیس با کار ملت مصر و جمال عبدالناصر و مسئله کانال سوئز و انگلیس و فرانسه و این‌ها و در آن موقع موضوع سخنرانی بود. اخطاری بود به قوام‌السلطنه و شاه و این‌که ملت ایران نمی‌تواند ببیند نهضت ملی‌شان مطامع استعمارگران باشد. به هر حال بعد از کودتای 28 مرداد در یک جمع‌بندی به این نتیجه رسیدیم که در آن نهضت ما کادرهای ساخته شده کم داشتیم. باز این مسئله مفصل است. بنابراین تصمیم گرفتیم که یک حرکت فرهنگی ایجاد کنیم و در زیر پوشش آن کادر بسازیم. تصمیم گرفتیم که این حرکت اسلامی باشد و پیشرفته باشد و زمینه‌ای برای ساخت جوان‌ها.

گرفته شده از سایت تبیان



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سید جعفر یوسفی ( شنبه 87/4/8 :: ساعت 1:1 عصر )

»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

غدیر نقطه ای برای نمایش ولایت
رئیس جمهور روحانی
آخر الزمان و عقلانیت انسان ها
شعری از محمدعلی بهمنی
اس ام اس های عاشورایی
دوراهی
عوامل بصیرت زا از کلام رهبر
امتیازات ویژه خداوند برای روزه داران خوش اخلاق
روزه را به بهانه گرما ترک نکنیم !!
می دانید چرا کسی سطل آشغال آتش نمی زند!
همسرداری آیه الله بهجت
ولی عصر در کلام آیه الله بهجت
ماجرای نماز شب آیت الله بهاءالدینی
وصیه های ایت الله قاضی به شاگردانشان
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 143
>> بازدید دیروز: 196
>> مجموع بازدیدها: 705208
» درباره من

دل نوشته
سید جعفر یوسفی
سلام دوستان عزیز، از اینکه به کلبه کوچک ما هم سر می زنید ممنونم. سید جعفر یوسفی هستم درسال1363 در خطه مقدس مشهد به دنیاآمدم و هم اکنون طلبه حوزه علمیه قم می باشم . کارم تحصیل علم است و به این افتخار می کنم . به فکر این بودم که وبلاگی را راه اندازی کنم و در حد وسع خود ،مطالبی را در آن گردآوری نمایم و اکنون بحمد الله به این خواسته دست یافتم. امیدوارم این کار را ادامه دهم و سختی های کار مرا از ادامه دادن این روند منصرف نگرداند.

» پیوندهای روزانه

اخبار روز [81]
[آرشیو(1)]

» فهرست موضوعی یادداشت ها
قرآن شناسی[9] . ولایت فقیه[7] . آیت الله مصباح[7] . حجاب[5] . قرآن[5] . قاعده[4] . مقبوله عمر بن حنظله[4] . وجود ذهنی[4] . شبهات[4] . اوصاف قرآن[4] . ایران[4] . حضرت زهرا[4] . دین[4] . زیبایی حجاب[4] . آیت الله مصباح یزدی[4] . امام خمینی[4] . انقلاب اسلامی[4] . امامزادگان[3] . امام رضا ع[3] . برنامه[3] . سبک زندگی[3] . خدا[3] . خلاصه قرآن شناسی[3] . تقوا[3] . انسان[3] . عبودیت[3] . سبک زندگی معنوی امام رضا ع[3] . شعائر الهی[3] . وحی[3] . هدف خلقت[3] . قاعده الواحد[3] . فقه[3] . عناوین قرآن[2] . فلسفه[2] . عبادت[2] . مزایا[2] . معشوق[2] . منزلت عقل[2] . نقش نماز[2] . هندسه معرفت دینی[2] . معدومات[2] . معرفت دینی[2] . کتاب[2] . هدف[2] . عاشق[2] . عشق به خدا[2] . عفاف[2] . عفت[2] . سبک زندگی معنوی[2] . سید صدرالدین دشتکی[2] . صدق[2] . عقلانیت[2] . غرب[2] . حقوق[2] . دستاوردها[2] . دشتکی[2] . اشکالات[2] . اعجاز قرآن[2] . آیت الله بهجت[2] . آیت الله جوادی[2] . آیت الله جوادی آملی[2] . استقراء[2] . استقرای تام . استقرای ناقص . اسعد العجم . اسلام ناب . اشتراوس . آیت الله ریشهری . آیت الله قاضی- موعظه- عمل- دستورالعمل- شاگرد . آیت الله قرهی . آیت الله لاریجانی . 4 عمل پر محتوا . iran . qoran . آثار . آخرالزمان . آرامش . آرامش جامعه . آزدای . آشغال- هاشمی- آیت الله- ازدحام- حادثه- ده نمکی- حرف حساب . آیت الله . آیت الله آملی لاریجانی . آیت الله بهاء الدینی- نماز شب- شهید صیاد شیرازی- آیت الله صدیقی . آیه 146 اعراف . آیه 21 . آیه 39 یونس . اباالحسن . ابناء فارس . اتمام حجت . اثبات اعجاز قرآن . احیای معنویت . ادراک عقلی . ادله . ادله قاعده . ارزش انسان . ارسطو . اس ام اس . اس ام اس های عاشورایی . آیت الله بهجت- امام عصر عج- آیت الله جوادی- مردم قم . انتخابات . انقلاب اسلامی ایران . انقلاب عرفانی . اهل الفارس . اهل بیت . اوصاف . الاسلام . الحکومة . النظام . الواحد . امام باقر . امام رضا علیه السلام . امام علی علیه السلام . برنامه عبادی . برهان . بصیرت-رهبری-بصیرت زا-شبهه ها-عمار . بلاغ . بمب گذاری . بندگی . بیابان زدایی . پاشیدن بذر . پاکدامنی . پست مدرنیسم . پیام امام خمینی . پیام رهبری . پیام، زندگی . پیامدهای معرفتی . پیامک . پیامک دهه فجر . تب . تب بر . تحدی . تربیت . تعظیم . تقسیم بندی محتوایی . دعای نور . دفاع مقدس . دلالت . دلنوشته . دلیل عقلی . دهه فجر . دیدگاه ها . دستاوردهای راهبردی . خشنودی خدا . سبک زندگی امام رضا . زیبایی زن . دین- تحیر- رفع تحیر- دو راهی- جاده- زندگی- دنیا- آخرت . دین داری . رئیس جمهور روحانی، روحانی، رئیس جمهور، سفر، نیویورک، آمریکا، ره . راز اعجاز قرآن . راز عربی بودن . رَجُلٌ مِن أهلِ قُم . رهبری . روایة النبی ص . روزه- گرما- ثواب . روزه-اخلاق نیکو . ریشه ها . رکن . زن . زندگی . زیبایی . حقوق شهروندی . حقیقت نماز . حکم ایجابی . حکومت . حکومت اسلامی . حکومت مهدی ع . حکیم . خارق العاده . خاطرات . خبرگان . خلاصه مقاله . درس اخلاق . درس نامه . حضرت زهرا س . حفظ نظام . حق . حق الیقین . حق شهروندی . توصیه . توصیه های قرآنی . تولیدات داخلی . جامعه . جهاد کشاورزی . چشم انداز . چشم به راه . بالغه . بحران فکری . حجاب به زن زیبایی می دهد . حجاب زن . حجاب و آزادی . حجت الاسلام دکتر رضوانی . حدیث کساء . غربشناسی . غصب حق . فارابی . فاطمه . فاطمیه . فراتر از زمان . فرج . فرقان . عقلانیت، آخرالزمان، مسئولین، تهمت، اقتصاد، تولید داخلی، دشمن . عقول کامله . علامه مصباح یزدی . علم . علوم انسانی . علی . عناوین . قرآنی . قلمرو دین . قواعد فقهیه . لاریجانی . مازندران . مباحث بنیادی . مبارک . مبنا . مبنای قاعده . مبین . مثانی . محافظ . محافظت . محبت . محبت، محبت الهی، علامه طباطبایی، عشق . محرم . مد . مد حجاب . مدرنیته . مردم قم . صدق قاعده . شریعت . شان عقل . عقل . عاشورا . عشق . شعر . شعر عاشورایی . شناور . شهید چمران . شهید صفار هرندی . شهید مطهری . شهید نیک نژاد . شوهرداری . شکم . صادر اول . صحف . سپاه . ستایش آمیز . سخنان رهبری . سعد و نحس بودن ایام . سلام . سلامت جسم . سلامت روح . سلمان . سلوک . سهرو حسن . سوره عمران . سیاست گذاری . کعبه . معرفت شناسی . ویژگی ها . ویژگی های دنیا . ویژگی های نماز . یوسف . ههدف . واژگان . وجدان بشری . وجوب حفظ نظام . وقار . ولایت . نقل . نماز . نماز کلید گشایش . نکته . هستی شناسی . همسرداری- رسول خدا ص- رفتار نیک با همسر- زن- امیرالمومنین ع . هندسه . منطق . مهیمن . موشک . میرزا مهدی آشتیانی . نزول تدریجی . نزول قرآن . نسبی گرایی . نظرات آیت الله مصباح . نظرات علامه طباطبایی . مفاتیح الجنان . مفهوم . مقام معظم رهبری . مقبوله . مقبوله عمر به حنظله . من حاز ملک . منابع طبیعی . منافقین . منرلت عقل . مشرق زمین . قاعده فقهیه . قاعده من حاز ملک . قانون جزایی . قانون مدنی . فلسفه اسلامی . فلسفه سیاسی اسلامی .
» آرشیو مطالب
فروردین 1386
اردیبهشت 1387
خرداد ماه 1387
تیر ماه 1387
مرداد ماه 1387
شهریور ماه 1387
مهرماه 1387
آبان ماه 1387
آذر ماه 1387
بهمن ماه1387
فروردین 1388
خرداد 1388
تیر ماه 1388
فروردین 90
فروردین 92
خرداد 92

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
شین مثل شعور
لحظه های آبی( سروده های فضل ا... قاسمی)
پاسدار و عاشق ولایت
قل هوالله احد
نظرمن
جاده های مه آلود
قیدار شهر جد پیامبراسلام
بوستــــــان ادب و عرفــان قـــــــرآن
سجاده ای پر از یاس
مــــــــــــــبـــــــلِّــــــــــــغ اســــــــلـــام
...عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
اسپایکا
لیلی و مجنون
جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی
رقص خون
****شهرستان بجنورد****
مشاور

قرآن
دینی
سلام دوستان عزیزم به وبلاگ جبهه بیداری اسلامی خوش آمدید
بصیرت مطهر
عشق مشعلدار
►▌ رنگارنگ ▌ ◄
.: شهر عشق :.
هواداران بیرجندی دکتر قالیباف
تراوشات یک ذهن زیبا
نقدونظر
بوی سیب BOUYE SIB
بادصبا
دوستدار علمدار
ابـــــــــــرار
شــــــهدای روستای مـــکـــی کوهسرخ
خدایا،عاقلی مودبم فرما
مرام و معرفت
(بنفشه ی صحرا)
پرستوی مهاجر
:: امـــید وصـــل ::
علمدار بصیر
اواز قطره
تعمیرات تخصصی پرینترهای لیزری رنگی ومشکی وفکس وشارژکارتریج درمحل
مهاجر
موعود
خوزستان مظهر شجاعت وفداکاری ملت ایران است
به یاد تنهاترین سردار-امام حسن مجتبی علیه السلام
طوبای محبت
اخلاق ، روان شناسی ، عقاید
گنجگاه
روان شناسی * 心理学 * psychology
مهربونی
دل نوشته های یک دیلامی
---پــــــلاک عاشــــقی مـــــــن---
منتظران مهدی(عج)
http://saman1348.blogfa.com/
*(حرفهای نگفته)*
پایگاه شهیددکترچمران-چریان
گل گشت
عدالت جویان نسل بیدار
صل الله علی الباکین علی الحسین
شریعت پاینده
قرارمون تو آسمون
صدای مردم نی ریز
فریضه برتر
قوطی عطار
فاو.سرزمین رهایی
Chamran University Accounting Association
مقاله های تربیتی
جهت یاب!
زازران
انتخابات 92 و انتخاب گزینه اصلح
رهسپاریم با ولایت تا شهادت
اللهم اجعلنا من انصاره و اعوانه
سجاده ای پر از یاس
یوسف فاطمه
مجاورِ آقا
پیامبر اعظم
آسمان آبی
جمهوریت
طب مذهبی دکتر رحمت سخنی
آریایی
علوم قرآنی
خاکیان ناسپاس
تنها امید
دعا و نیایش (بر محمد و آل محمد صلوات)
عاشق
حزب اللهی مدرنیته
درد و دل های یک خبرنگار
ترنم باران بهاران ( نظرآباد )
دکتر خسرو پناه
بنیاد حکمت اسلامی صدرا
دکتر عصام العماد
موسسه تحقیقاتی اسراء
پایگاه علمی فرهنگی تجلی اعظم
معنای زندگی
جوادقدرتی..خوش آمدید..javadghodrati..بفرماییدچایی..نظریادت نره..
وفا
شب مهتابی
دل نوشته های من
همه چی
ابن یاسین

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان















» طراح قالب