سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دوستی خدا برای آن که چون خشمگین شود، بردباری کند، قطعی است [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
دل نوشته
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» بهائیت؛ پیوند با بیگانه، خصومت با ملت 1

درک استعمار و استبداد وابسته به آن، به مثابه دو روی یک سکه، از واقعیت‌های بسیاری پرده برمی‌دارد که پاسخگوی پرسش‌های اساسی در مورد تحولات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است. فرقه بهائیت که پیدایش و رشد خود را مرهون چنین فضایی بود بر اثر پیروزی انقلاب اسلامی و ایجاد شرایط ضداستعماری و استبدادستیزی، در کشورمان رو به افول نهاد، لیکن همچنان دشمنی خود را از بیرون مرزها با حمایت قدرت‌های استکباری ادامه می‌دهد. این نوشتار با هدف بررسی پیوند و ارتباط یادشده در اختیار خوانندگان قرار گرفته است.
میرزا على‌محمد شیرازى (باب)، بنیان‌گذار آیین "بابیت"، در سال 1260 ق ادعا کرد که باب و نایب خاصّ امام زمان شیعیان است و جمعى نیز (به انگیزه‏هاى گوناگون) به وى گرویدند. او بعداً پا را فراتر نهاد و داعیه‏هاى بزرگ‌ترى چون مهدویت، رسالت و ربوبیت را مطرح ساخت و اتباع خویش را در کتاب خود: "بیان"، به رفتار تند و اعمال خشونت نسبت به مخالفان، یعنى مسلمانان، فراخواند که حاصل کار، آشوب و اغتشاش خونین بابیان در نقاط مختلف ایران بود و دستگاه حکومت (به زمامدارى امیرکبیر) را برای بازگرداندن امنیت به کشور، به سرکوبی آنان وادار کرد.

به‌رغم ادعاهاى شگفت و نوبه‌نویى که على‌محمد باب داشت، و تبلیغاتى که پیروانش در بین مردم مى‏کردند، وى در مناظراتى که با علماى ایران در اصفهان و تبریز انجام داد، نتوانست از عهده اثبات مدعیات سنگین خویش برآید و این امر، همراه وجود خطاهاى بسیار ادبى و علمى در آثار و الواح وى، مشتش را نزد علما، و به تبع آن‌ها، ملت، کاملاً باز کرد و مانع سرایت گسترده آیین وى در بین مردم ایران شد و اعدام او در تبریز نشان داد که تصور "قائم منجی" درباره او توهمى بیش نیست؛ چنان‌که اصل مسلّم "خاتمیت" نیز در اسلام، راه را بر هرگونه ادعاى "نبوت و شریعت جدید" بسته بود.

در فرجام، پس از برطرف شدن گرد و غبارهاى نخستین، پیروان باب، شمار اندکى از جمع انبوه ملت ایران را تشکیل مى‏دادند که با هم‌وطنان (مسلمان و شیعه) خود، تضاد عمیق و گسترده فکرى و فرهنگى داشتند و "تفوّق و سیطره" این گروه اندک بر چنین ملتى براى حاکمیت بخشیدن به آیین باب، بلکه اساساً برای "ادامه حیات و فعالیت" آن‌ها در بین این مردم، به طور طبیعى امکان نداشت. لاجرم، می‌بایست "نقطه اتکا"یى در بیرون از این ملت و کشور مى‏یافتند که به مدد آن، کمر راست می‌کردند و بر ملت مسلمان و شیعه ایران، سرورى می‌یافتند. و آن نقطه اتکا هم چیزى نبود جز دولت‌ها و کانون‌هاى استکباریى که از سال‌ها پیش، به تسخیر و غارت این سرزمین چشم دوخته بودند و با زور و نیرنگِ همان‌ها بود که "قفقاز" و "هرات" از ایران جدا شده بود؛ قدرت‌هاى سلطه‏جویى چون امپراتورى روس تزارى و بریتانیا، که "اسلام و روحانیت شیعه" را پایه وحدت، انسجام، تحرک و مقاومت ملت ایران در برابر بیگانگان تلقی می‌نمودند و از هر پدیده و جریانى که (به هر دلیل و انگیزه) در راستاى مخالفت با این دو عنصر وحدت‏بخش و مقاومت‏زا، و تضعیف و نابودى آن، گام مى‏زد، حمایت مى‏کردند.

این گونه بود که جنبش بابیت و به‌ویژه بهائیت، از همان بدو امر، با قدرت‌هاى شیطانى و استعمارى جهان، پیوند خورد و چون بریدگى و دوگانگى این دو فرقه با ملت مسلمان ایران، امرى ذاتى، پایدار و علاج‏ناپذیر بود، این پیوند و تعامل در طی تاریخ، تا امروز تداوم یافت. به گونه‏اى که مى‏توان گفت در این زمینه، ما همواره با یک اصل ثابت تاریخى روبه‌رو بوده و هستیم: هرگاه که در این سرزمین، ملت و رهبران اصیل دینى و سیاسى آن، زمام امور را در دست مى‏گیرند و سرنوشت سیاسى و فرهنگى ایران، به دست خود ایرانى (ایرانى مسلمان، شیعه، عدالت‌خواه و ضدّ استعمار) رقم مى‏خورَد، بهائیت (همپاى استعمارگران و ایادى رنگارنگ آنان) در آفاق این سرزمین به محاق مى‏رود، و متقابلاً هرگاه، با زور و نیرنگ مستکبران، رجال اصیل ملى و دینى (از امیرکبیر تا مدرس و... ) از عرصه سیاست اخراج می‌شوند و وابستگان به قدرت‌هاى شیطانى (از میرزا آقاخان نورى تا کودتاچیان 28 مرداد 1332) مسند حکومت ایران را اشغال مى‏کنند، بهائیت از محاق بیرون می‌آید و حتى بر صدر مى‏نشیند و از پزشک مخصوص دربار تا رئیس و اعضاى دولت را از آنِ خود مى‏سازد ــ ماجرایى که هر دو روى آن، دقیقاً و با ابعادى گسترده و عمیق، در دوران رژیم پهلوى و سپس پیروزى انقلاب کبیر اسلامى ایران تکرار شد.

ارتباط و تعامل فرقه بهائیت، از همان بدوِ پیدایش، با قدرت‌هاى استکبارى، از فصول مهم و عبرت‏انگیز تاریخ این فرقه است که اخبار مربوط به آن، نه تنها در مآخذ غیر بهائى انعکاس دارد، بلکه شواهد و آثار آن را مى‏توان در لابه‌لاى متون و منابع خود این فرقه نیز دید و مشاهده کرد.

با این تذکر که بحث در این باره، گستره و عمق بسیار دارد، در زیر نمونه‏وار به گوشه‏هایى از پیوند مستمر بهائیت با کانون‌هاى استعمارى زمانه (روسیه، انگلیس، امریکا، صهیونیسم و رژیم پهلوى) اشاره ‏شده است.

بهائیت و استعمار روس تزارى‏
راجع به پیوند بابیت و بهائیت، به‌ویژه حسینعلى بهاء (بنیان‌گذار بهائیت) با امپراتورى متجاوز تزارى، که کارنامه‏اى آکنده از ستم و تجاوز مستمر به ایران اسلامى و دیگر کشورهاى مسلمان منطقه دارد، شواهد و قرائن زیادى در تاریخ وجود دارد که شرح آن کتابى مبسوط مى‏طلبد.

از اتهام حسینعلى بهاء (و برادرش صبح ازل) به خبرچینى براى سفارت روسیه در منابع غیر بهائى که بگذریم، به موارد زیر مى‏رسیم که مآخذ معتبر خود بهائیت (همچون "مقاله شخصی سیاح" نوشته عباس افندى، "قرن بدیع" نوشته شوقى افندى، "تلخیص تاریخ نبیل زرندى" و... ) بدان تصریح کرده‌اند: وعده ملا محمدعلى حجت (رهبر بابیان شورشگر در زنجان) به اتباع خویش مبنى بر آمدن تزار روس به حمایت آن‌ها، تلاش دریابیگى روسیه براى‏ حفظ جان حسینعلى بهاء (در زمان تجمع بابیان در قلعه شیخ طبرسى مازندران) از گزند مأموران دولت ایران در زمان محمدشاه قاجار، و خوشحالى او و کارگزارانش از رفع این خطر به علت مرگ شاه ایران،  اقدام کنسول روسیه در تبریز مبنى بر نقاشى از جنازه‏ على‌محمد باب و فرد همراه او پس از اعدام، حضور منسوبان نزدیک حسینعلى بهاء همچون برادر بزرگ او (میرزا حسن نورى) و نیز شوهر خواهرش (میرزا مجید خان آهى) به عنوان منشى در سفارت روسیه در تهران، پناهندگى حسینعلى (ترور نافرجام ناصرالدین‌شاه به دست بابیان) به سفارت روس در زرگنده و حمایت علنى سفارت از وى (به عنوان "امانت دولت روس") و حتى تقاضاى سفیر از حسینعلى که به روسیه رود و از پذیرایى دولت تزارى بهره‏مند شود،  همراهى مأمور سفارت‏ روس با حسینعلى تا مرز بغداد، هنگام تبعید وى از سوى ناصرالدین‌شاه به عراق(براى محفوظ ماندن جان وى از گزند دولت و ملت ایران)؛ صدور لوح از سوى حسینعلى به افتخار تزار (نیکلاویچ الکساندر دوم) در تشکر از کمک سفیر روسیه به وى در زمان حبس در زندان ناصرالدین‌شاه و درخواست علوّ مرتبه براى تزار بابت این حمایت!،  حمایت روس‌ها از "حزب مظلوم" بهائیت،  و بالاخره، تشکیل اولین مرکز تبلیغاتى مهم بهائی‌ها در جهان (با نام مشرق‌الاذکار) با حمایت رسمى روس‌هاى تزارى در عشق‌آباد (واقع در قلمرو روسیه) و ادامه این حمایت تا پایان عمر امپراتورى تزارى.

نکات یادشده در بالا، به‌وضوح از وجود پیوند میان بهائیت و امپریالیسم تزارى حکایت مى‏کند. این پیوند تا آن حد مستحکم بوده است که فردى چون میرزا ابوالفضل گلپایگانى (مشهور‏ترین مبلّغ و نویسنده بهائى در عصر خویش) در اشاره به یکى از این حمایت‌ها، از "دولت قویّه بهیّه روسیه" با دعاى "اطال الله ذیلها من المغرب الى المشرق و من الشمال الى الجنوب" (یعنى، خداوند قلمرو دولت بهیه روسیه را از مغرب تا مشرق و از شمال تا جنوب بگستراند) یاد ‏کرده و شایسته دانسته است که: "جمیع" بهائیان "به دعاى دوام عمر و دولت و ازدیاد حشمت و شوکت اعلیحضرت امپراتور اعظم الکساندر سوم و اولیای دولت قوى‌شوکتش اشتغال ورزند.

بهائیت و انگلیس‏
عبدالبهاء (فرزند و جانشین حسینعلى بهاء) نیز در ادامه سیاست پدر، روابط با روس تزارى را تا حدود جنگ جهانى اول ادامه داد و پس از آن تاریخ به علت تضعیف و فروپاشى امپراتورى تزارى، لندن را به جاى پایتخت تزار برگزید و در قضیه اشغال نظامى قدس توسط ژنرال النبى (فرمانده قشون بریتانیا) در بحبوحه جنگ جهانى اول، انبارهاى آذوقه خویش را به روى سربازان گرسنه انگلیسى گشود و راه را براى سیطره آن‌ها بر قشون مسلمان عثمانى هموار کرد.  پس از سلطه انگلیسی‌ها بر قدس نیز در لوحى که خطاب به نصرالله باقراوف ــ و درواقع بهائیان ایران ــ صادر نمود با خوشحالى از اشغال فلسطین توسط بریتانیا یاد کرد و نوشت: "در الواح، ذکر عدالت و حتى سیاست دولت فخیمه انگلیس مکرر مذکور، ولى حال مشهود شد و فى‏الحقیقه اهل این دیار بعد از صدمات شدیده به راحت و آسایش رسیدند.  در نوشته‌ای دیگر، وی سلطه غاصبانه انگلیس بر قدس را "برپا شدن خیمه‏هاى عدالت" شمرد، خداوند را بر این نعمت بزرگ! سپاس گفت و تأییدات جرج پنجم، امپراتور بریتانیا، را مسئلت کرد و خواستار جاودانگى سایه گسترده این امپراتور دادگستر! بر آن سرزمین گردید!

مواضع عبدالبهاء به سود انگلیس، آن چنان جمال پاشا (حاکم و فرمانده دولت مسلمان عثمانى) را که با ارتش بریتانیا مى‏جنگید، عصبانى کرد که تهدید نمود: "اگر به‌زودى مصر را فتح کند، در مراجعتش عبدالبهاء را به صلاّبه خواهد کشید. 

قبلاً نیز عباس افندى (در سفرى که سال 1911 به اروپا کرده بود) در یکى از نطق‌هاى خود این گونه به انگلیسی‌ها گفته بود: "اهالى ایران بسیار مسرورند از اینکه من آمدم اینجا. این آمدن من اینجا سبب الفت بین ایران و انگلیس است. ارتباط تام... [بین دو کشور] به درجه‏اى مى‏رسد که به‌زودى از افراد ایران، جان خود را براى انگلیس فدا مى‏کنند...
پیداست که این گونه اندیشه‏ها، بهائیان را به صورت انسان‌هاى "خنثى و بى‏خطر"، بلکه "رام و فرمان‌بردار" براى استعمار فزون‌خواه بریتانیا درمی‌آورد و متقابلاً توجه و تلطّف خاصّ لندن را نسبت به آنان برمى‏انگیخت.

محمدرضا آشتیانى‌زاده، نماینده مشهور مجلس شوراى ملى در عصر پهلوى، گفته است: "در سفارت انگلیس اگر مى‏خواستند از ایرانیان استخدام کنند، حتماً یا یهودى یا ارمنى یا بهائى، گهگاه زرتشتى و براى مشاغل نازل‌تر از قبیل فراشى و نامه‏برى و نامه‏رسانى و باغبانى و دربانى و غلامى از پیروان على اللهى (غُلاه) برمى‏گزیدند و به عبارت دیگر، مستخدمین بومى سفارت انگلیس، از هر فرقه‏اى بودند غیر از شیعه اثنى‏عشرى.... همچنین، به گواهى شاهدان عینى، بهائیان در دوران قیمومت بریتانیا بر فلسطین به مقامات حساس دولتى گمارده شدند. آقاى فضل‌اللَّه کیا، عضو کنسولگرى ایران در فلسطین در زمان قیمومت انگلیس بر آن سرزمین، نوشته است: "پس از استقرار حکومت انگلیس در فلسطین، بهائیان آزادى کامل پیدا کرده و در بالاى کوه کارمل باغ مفصلى... احداث نمودند... که چند تن از سرکردگان بهائیان در آن محوّطه دفن شده‏اند... در ایام مأموریت این جانب، شوقى افندى... عنوان رهبرى داشت... بهائیانِ سرزمین‌هاى فلسطین، شرق اردن و قبرس، اصولاً مورد توجه و اطمینان کامل مقام‌هاى انگلیسى حکومت فلسطین بودند و اکثر آن‌ها در مقام‌هاى حسّاس دولتى مانند فرماندارى، ریاست ثبت اسناد و مأموریت‌هاى خیلى بالایى در این سرزمین دیده مى‏شدند.

متأسفانه این اعتماد و لطف، به قیمت کارگزارى و احیاناً جاسوسى براى امپریالیسم بریتانیا به‌دست آمده بود. خان ملک ساسانى، مورخ مطلع، خاطر نشان ‏ساخته است که "... بعد از جنگ بین‌المللى اول که حکومت شوروى در روسیه برقرار شد، در عشق‌آباد که مرکز اجتماع و عملیات بهائی‌ها بود، بالشویک‌ها درون مشرق‌الاذکار شبکه جاسوسى به نفع انگلیس‌ها کشف کرده و قریب یکصد نفر از وجوه بهائى‏هاى آنجا را معدوم ساختند.

بهائیت و امریکا
عباس افندى در سال‌های 1911ــ 1913 سفرى به اروپا و امریکا کرد و سخنرانى‏هاى متعددی در مجامع و محافل مختلف این دو منطقه ایراد کرد.

در سخنرانى‏هاى عباس افندى در امریکا، چند نکته درخور تأمل به چشم مى‏خورد: 1ــ تأکید مکرر بر لزوم ترک تعصبات گوناگون، از جمله، تعصبات ملّى و میهنى، و تخطئه "مطلق" این تعصبات، و افتخار به اینکه بهائیان ایران، تحت تأثیر تعالیم حسینعلى بهاء، از این گونه تعصبات، به دورند؛ 2ــ طرح این ادعا که "حکومت امریکا در نهایت عدالت" عمل مى‏کند، مساوات در این کشور کاملاً جارى است، و "دولت و ملت امریکا، به هیچ وجه اندیشه استعمار و تصرف کشورهاى دیگر را در سر ندارند و اقداماتشان صرفاً جنبه انسان‌دوستانه دارد؛ 3ــ تأکید بر غنى بودن منابع زیرزمینى و بهره‏بردارى‌نشده ایران (بخوانید: نفت) و امتیاز ویژه ایران از این حیث براى "تجارت و منفعت" سرمایه‌داران امریکایى، و تشویق آن جماعت به آمدن به ایران و استخراج معادن این کشور (که لازمه آن، کسب امتیازات اقتصادى در ایران است).

الف‌ــ درباره نکته اول (تخطئه مطلق تعصب وطنى و میهنى)، باید گفت پیشواى بهائیت در نطق‌هاى خویش، به کرات به عنوان پنجمین "تعلیم حضرت بهاء‌الله"، اعلام کرده است که هر نوع تعصب (دینى، مذهبى، سیاسى، و حتى تعصب وطنى) هادم بنیان انسانى است و "با وجود" آن "ممکن نیست عالم انسانى ترقى نماید و لاجرم "باید این تعصبات را ترک نمود. اصل، وطن‏ قلوب است، انسان باید در قلوب توطن کند نه در خاک. این خاک مال هیچ کس نیست، از دست همه بیرون مى‏رود؛ اوهام است، لکن وطن حقیقى، قلوب است.
ضمناً لحن کلام و شیوه طرح مسأله از سوى عباس افندى در امریکا، القاگر این تصور است که اولاً تعصبات ملى و وطنى، مطلقاً بد است و هیچ نوع و گونه‏اى از آن، در هیچ زمان و مکان (حتى آنجا که ملتى در برابر تجاوز بیگانه، از آن به عنوان سپر بهره مى‏جوید) نیکو و پسندیده نیست. ثانیاً ترک این تعصبات، فقط براى امریکاییان (که کشورشان در معرض هیچ حمله و تجاوزى قرار ندارد) امرى پسندیده و ضرورى نیست، بلکه ایرانی‌ها نیز (که در آن تاریخ، کشورشان شدیداً در معرض تجاوز استعمار روس و انگلیس قرار داشت) از سوى پیشوایان بهائیت به ترک (مطلق) این تعصبات موظف بودند و لذا عباس افندى در یکى از این نطق‌ها، افتخار کرده است که "الآن در ایران" در اثر "نورانیت بهاء‌الله... خلقى پیدا شده‏اند که... به جمیع خلق عالم مهربان‌اند... نهایت آرزویشان صلح عمومى است... تعصباتى ندارند: تعصب مذهبى ندارند... تعصب وطنى ندارند، تعصب سیاسى ندارند... از جمیع این تعصبات آزادند. روى زمین را یک وطن مى‏دانند و جمیع بشر را یک ملت مى‏دانند....
ب‌ــ در خصوص نکته دوم (عدالتگرى حکومت امریکا، و گرایش‌نداشتن دولت و ملت آن کشور به استعمار و تصرف کشورهاى جهان)، در خطابه عباس افندى (مورخ 12 مه 1912. م/شب 25 جمادى‌الاول 1330. ق) آمده است که ".. چون من به امریکا آمدم دیدم جمعى همه حامى صلح‏اند، و اهالى در نهایت استعداد، و حکومت امریکا در نهایت عدالت، و مساوات بین بشر جارى است، لهذا من آرزویم چنان است که اول پرتو صلح از امریکا به سایر جهان برافتد. اهالى امریکا بهتر از عهده [استقرار صلح در جهان‏] برآیند، زیرا مثل سایرین نیستند. اگر انگلیس بر این امر برخیزد گویند به جهت منافع خویش مبادرت به این امر نموده، اگر فرانسه قیام نماید گویند به جهت محافظت مستعمرات خود برخاسته، اگر روس اعلان کند گویند براى مصالح سلطنت خود تکلّم کرده، اما دولت و ملت امریکا مسلّم است که نه خیال مستعمراتى دارند نه در فکر توسیع دایره مملکت هستند و نه درصدد حمله به سایر ملل و ممالک، پس اگر اقدام کنند، مسلّم است که منبعث از همّت محض و حمیّت و غیرت صرف است. هیچ مقصدى ندارند....
ج‌ــ درباره نکته سوم (تشویق سرمایه‌داران امریکایى به آمدن به ایران و کسب امتیازات) نیز اظهارات عباس افندى در کنگره ارتباط شرق و غرب (تالار کتابخانه ملى واشنگتن، 20 آوریل 1912. م/3 جمادى‌الاول 1330. ق) شایان دقت و تأمل است: "امشب من نهایت سرور دارم که در همچو مجمع و محفلى وارد شدم. من شرقى هستم، الحمدلله در مجلس غرب حاضر شدم و جمعى مى‏بینم که در روى آنان نور انسانیت، در نهایت جلوه و ظهور است و این مجلس را دلیل بر این مى‏گیرم که ممکن است ملت شرق و غرب متحد شوند و ارتباط تام به میان ایران و امریکا حاصل گردد. زیرا براى ترقیّات مادیه ایران بهتر از ارتباط با امریکاییان نمى‏شود و هم از براى تجارت و منفعت ملت امریکا مملکتى بهتر از ایران نه. چه که مملکت ایران مواد ثروتش همه در زیر خاک پنهان است. امیدوارم ملت امریکا سبب شوند که آن ثروت ظاهر شود.... اینک که ابعاد سه‌گانه مسأله از زبان پیشواى بهائیت در امریکا روشن شد، تأملى در مورد این سخنان خالى از لطف نیست:

تعصبات وطنى، همه جا و به طور "مطلق"، بد نیست، بلکه آنجا که این تعصب و دلبستگى، در جایگاه و مسیر "دفاع از میهن در برابر تجاوز بیگانگان"، ظهور و بروز مى‏یابد، بسیار خوب هم هست. این مطلب را مى‏توان حتى نسبت به اصل مقوله تعصب (اعم از تعصب وطنى، دینى، سیاسى و... ) نیز قائل شد. درواقع، آنچه بد است اصل "تعصب" و دلبستگى نیست، بلکه فقط گونه‏اى خاص از تعصب، یعنى تعصب "خشک غیر منطقى"، بد و ناپسند، و عامل مجادله، نزاع و بدبختى بشر است. عباس افندى، در سخنان خود در امریکا، به جاى آنکه موضوع را "عالمانه" بررسى، و شقوق مختلف (بلکه متضاد) آن را به طور "عمیق و همه‌جانبه" تبیین و دسته‌بندى کند و در نهایت، حق هر کدام را به درستى بگزارد، صورت‌مسأله را پاک کرده است!

به‌راستى، آیا نمى‏توان (آن هم در این دنیاى آکنده از طمع و تجاوز "نظام سلطه" به کشورهاى شرقى و اسلامى) دلبسته شدید میهن خویش بود و نسبت به مصالح و منافع مشروع وطن، تعصب داشت، و در عین حال، براى دیگر ملت‌ها و کشورها نیز حقّ تعیین سرنوشت قائل بود و به کیان و موجودیت آن‌ها احترام گذاشت؟! روشن است که مى‏شود و ملت بزرگ ایران (که به سرزمین خویش عشق می‌ورزد و با چنگ و دندان در برابر تجاوز زورگویان منطقه‏اى و جهانى مى‏ایستد و در عین حال، در صف مقدم حامیان و مددکاران به ملت‌هاى دربند و انسان‌هاى آزاده جهان نظیر ملت صهیون‌گزیده فلسطین قرار دارد) خود گواه این امر است: تعصب منطقى و انسانى نسبت به میهن و مذهب و ملّیت خویش.
با این حساب، این سؤال به جد، مطرح مى‏شود که چرا پیشواى بهائیت، در امریکا به کرات تعصبات ملى و میهنى را به‌طور "مطلق" محکوم ساخته و حتى ابتکار و افتخار مسلک بهائیت را در مبارزه با این تعصبات دانسته و بهائیان ایران را در این زمینه شاخص شمرده و هیچ تبصره و استثنایی هم برای این موضوع در آن سخنرانی‌ها قائل نشده است؟! این سؤال زمانى بیشتر به ذهن مى‏خلد که ادعاى عباس افندى در مورد عدالت‌ورزى حکومت امریکا و گرایش نداشتن دولت و ملت (یعنى سرمایه‌داران) آن کشور به استعمار و تصرف کشورها، را نیز به تعصب‌ستیزى او در آن دیار بیفزاییم. به نظر مى‏رسد پاسخ سؤال یادشده را باید در همان کلام وى جستجو کرد که فوقاً نقل شد.

باید گفت که رهبر بهائیت بر آن بوده است که موانع ملى و بومى را از سر راه تُرکتازى سرمایه‏دارى فزون‌خواه و جهان‌خوار امریکا (و روشن‌تر بگوییم: کارتل‌ها و تراست‌هاى نفتى ینگه‌دنیا) در ایران بردارد و به آنان نشان دهد که بهائیان، رفیق خوبى برایتان در این راه‌اند، که باید قدرشان را نیک بدانید که قدرتان را نیک مى‏دانند! تصادفى نیست که در همان سال‌ها، علیقلى‌خان نبیل‌الدوله، کاردار "بهائى" سفارت ایران در امریکا، زمینه را براى آمدن مستر شوستر (مستشار مشهور امریکایى در رأس مالیه ایران) به کشورمان فراهم کرد و (به نوشته اسماعیل رائین در مقدمه کتاب "مستر شوستر: اختناق ایران") زمانى که شوستر پا به دروازه تهران گذاشت، بهائیان از او استقبال گرمی نمودند. بعدها نیز، پیوند و آوند بهائیت به امریکا شدت یافت و در دو دهه واپسین حکومت محمدرضا پهلوى به بالاترین حدّ خود در ایران رسید.

روحیه ماکسول (همسر کانادایى شوقى افندى، و رهبر بهائیان پس از او) در کتاب خود: "گوهر یکتا"، تصریح ‏کرده است که از نظر شوقى و او: "ایران، مهد امرالله"، ولى "امریکا، مهد نظم بدیع"، یعنى "مهد نظم ادارى"و "مرکز ثقل اداره امر" بهائیت‏ در جهان است و بهائیان امریکا در تبلیغ و نشر بهائیت، و زمینه‌سازى تأسیس بیت‌العدل جایگاهی محورى دارند: "حضرت ولى امرالله [شوقى افندى‏] فرمودند که امریکا مأمن عواطف لطیفه هیکل میثاق [= عباس افندى‏] و ملجأ و امید قلب مطهر و مرکز وعود و برکات الهیه گردید" و "احباى امریک، نه فقط مجریان فرمان تبلیغى مرکز میثاق [= عباس افندى‏] شدند، بلکه به افتخار اجراى الواح وصایاى حضرت عبدالبهاء نیز مأمور و مفتخر گردیدند و بانیان اصلى نظم جنینى حضرت بهاء‌الله [زمینه‌ساز بیت‌العدل بعدى‏] گشتند و به مشعلداران مدنیّت جهانى مشتهر آمدند و به تدوین و تأسیس دستور جامعه بهائى سرآمد اقران شدند.
هنگام اقامت و سخنرانى در امریکا، عبدالبهاء یک روز سخنانى گفت که در آن، تعابیر خاص و درخور تأملى به کار رفته بود. وى در نطق خود در منزل مستر مکنات بروکلین (17 ژوئن 1912. م/ 2 رجب 1330. ق) واقع در نیویورک چنین گفت: "مژده باد، مژده باد که نور شمس حقیقت طلوع نمود. مژده باد، مژده باد که صهیون به رقص آمد. مژده باد، مژده باد که اورشلیم الهى از آسمان نازل شد. مژده باد، مژده باد که بشارات الهى ظاهر گشت. مژده باد، مژده باد که اسرار کتب مقدسه اکمال گردید. مژده باد، مژده باد که یوم اکبر الهى ظاهر شد. مژده باد، مژده باد، مژده باد، مژده باد که علم وحدت انسانى بلند گردید. مژده باد، مژده باد که خیمه صلح اکبر موج زد... مژده باد، مژده باد که بهاء کرمل بر آفاق تجلى نمود. مژده باد، مژده باد که شرق و غرب دست در آغوش یکدیگر شدند. مژده باد، مژده باد که آسیا و امریکا مانند دو مشتاق دست به یکدیگر دادند.
در نطق فوق، تعابیر مهمی همچون مژده، "رقص صهیون" و نزول "اورشلیم الهى" از آسمان، به کار رفته است که استعمال آن‌ها، آن هم در شهر "نیویورک"، کمى تا قسمتى "بودار" مى‏نماید. بد نیست اشاره کنیم که آقاى هنرى فورد، سرمایه‏دار ناسیونالیست و ضد صهیونیست امریکایى و رئیس کمپانى ماشین‌سازى فورد آن کشور، در کتاب مشهورش: "یهودى جهانى؛ یگانه مشکله جهانى"،  که نسخه‏هاى آن را پس از انتشار، صهیونیست‌ها خریدارى و نابود کردند، نوشته است: "نیویورک امروز به صورت محله‏اى از محله‏هاى یهود درآمده است... و به‌طور کلى نیویورک بزرگ‌ترین مرکز یهود به شمار مى‏رود. زیرا همه تجارتخانه‏ها، کارخانه‏ها، صنعت‌ها، و زمین‌ها ملک یهود است و هرگز به کسى اجازه نخواهند داد تجارتخانه‏اى وارد کند و یا ثروتى به هم رساند. بنابراین ما امریکایی‌ها نباید تعجب کنیم هنگامى که [مى‏بینیم‏] خاخام‏هاى یهودى ادعا مى‏کنند که امریکا همان میعادگاهى است که پیامبران به آن‌ها وعده داده و نیویورک، اورشلیم آن‌ها، و سلسله جبال روکى، کوه‌هاى صهیون است. "

آیا پیشواى بهائیت با به‌کارگیرى تعابیر "صهیون‌مآبانه" فوق، نمی‌خواسته است نظر صهیونیست‌ها را به خود جلب کند؟!

قصد عباس افندى از استعمال کلمات فوق در نیویورک ("اورشلیمِ" یهودیان در آن روزگار) هرچه باشد، به هرروى پیوند سران این فرقه با صهیونیسم، امرى مسلّم است که در گفتار بعد، به برخى از قرائن و شواهد آن در تاریخ اشاره شده است.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سید جعفر یوسفی ( دوشنبه 87/4/3 :: ساعت 10:40 صبح )

»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

غدیر نقطه ای برای نمایش ولایت
رئیس جمهور روحانی
آخر الزمان و عقلانیت انسان ها
شعری از محمدعلی بهمنی
اس ام اس های عاشورایی
دوراهی
عوامل بصیرت زا از کلام رهبر
امتیازات ویژه خداوند برای روزه داران خوش اخلاق
روزه را به بهانه گرما ترک نکنیم !!
می دانید چرا کسی سطل آشغال آتش نمی زند!
همسرداری آیه الله بهجت
ولی عصر در کلام آیه الله بهجت
ماجرای نماز شب آیت الله بهاءالدینی
وصیه های ایت الله قاضی به شاگردانشان
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 15
>> بازدید دیروز: 33
>> مجموع بازدیدها: 706136
» درباره من

دل نوشته
سید جعفر یوسفی
سلام دوستان عزیز، از اینکه به کلبه کوچک ما هم سر می زنید ممنونم. سید جعفر یوسفی هستم درسال1363 در خطه مقدس مشهد به دنیاآمدم و هم اکنون طلبه حوزه علمیه قم می باشم . کارم تحصیل علم است و به این افتخار می کنم . به فکر این بودم که وبلاگی را راه اندازی کنم و در حد وسع خود ،مطالبی را در آن گردآوری نمایم و اکنون بحمد الله به این خواسته دست یافتم. امیدوارم این کار را ادامه دهم و سختی های کار مرا از ادامه دادن این روند منصرف نگرداند.

» پیوندهای روزانه

اخبار روز [81]
[آرشیو(1)]

» فهرست موضوعی یادداشت ها
قرآن شناسی[9] . ولایت فقیه[7] . آیت الله مصباح[7] . حجاب[5] . قرآن[5] . قاعده[4] . مقبوله عمر بن حنظله[4] . وجود ذهنی[4] . شبهات[4] . اوصاف قرآن[4] . ایران[4] . حضرت زهرا[4] . دین[4] . زیبایی حجاب[4] . آیت الله مصباح یزدی[4] . امام خمینی[4] . انقلاب اسلامی[4] . امامزادگان[3] . امام رضا ع[3] . برنامه[3] . سبک زندگی[3] . خدا[3] . خلاصه قرآن شناسی[3] . تقوا[3] . انسان[3] . عبودیت[3] . سبک زندگی معنوی امام رضا ع[3] . شعائر الهی[3] . وحی[3] . هدف خلقت[3] . قاعده الواحد[3] . فقه[3] . عناوین قرآن[2] . فلسفه[2] . عبادت[2] . مزایا[2] . معشوق[2] . منزلت عقل[2] . نقش نماز[2] . هندسه معرفت دینی[2] . معدومات[2] . معرفت دینی[2] . کتاب[2] . هدف[2] . عاشق[2] . عشق به خدا[2] . عفاف[2] . عفت[2] . سبک زندگی معنوی[2] . سید صدرالدین دشتکی[2] . صدق[2] . عقلانیت[2] . غرب[2] . حقوق[2] . دستاوردها[2] . دشتکی[2] . اشکالات[2] . اعجاز قرآن[2] . آیت الله بهجت[2] . آیت الله جوادی[2] . آیت الله جوادی آملی[2] . استقراء[2] . استقرای تام . استقرای ناقص . اسعد العجم . اسلام ناب . اشتراوس . آیت الله ریشهری . آیت الله قاضی- موعظه- عمل- دستورالعمل- شاگرد . آیت الله قرهی . آیت الله لاریجانی . 4 عمل پر محتوا . iran . qoran . آثار . آخرالزمان . آرامش . آرامش جامعه . آزدای . آشغال- هاشمی- آیت الله- ازدحام- حادثه- ده نمکی- حرف حساب . آیت الله . آیت الله آملی لاریجانی . آیت الله بهاء الدینی- نماز شب- شهید صیاد شیرازی- آیت الله صدیقی . آیه 146 اعراف . آیه 21 . آیه 39 یونس . اباالحسن . ابناء فارس . اتمام حجت . اثبات اعجاز قرآن . احیای معنویت . ادراک عقلی . ادله . ادله قاعده . ارزش انسان . ارسطو . اس ام اس . اس ام اس های عاشورایی . آیت الله بهجت- امام عصر عج- آیت الله جوادی- مردم قم . انتخابات . انقلاب اسلامی ایران . انقلاب عرفانی . اهل الفارس . اهل بیت . اوصاف . الاسلام . الحکومة . النظام . الواحد . امام باقر . امام رضا علیه السلام . امام علی علیه السلام . برنامه عبادی . برهان . بصیرت-رهبری-بصیرت زا-شبهه ها-عمار . بلاغ . بمب گذاری . بندگی . بیابان زدایی . پاشیدن بذر . پاکدامنی . پست مدرنیسم . پیام امام خمینی . پیام رهبری . پیام، زندگی . پیامدهای معرفتی . پیامک . پیامک دهه فجر . تب . تب بر . تحدی . تربیت . تعظیم . تقسیم بندی محتوایی . دعای نور . دفاع مقدس . دلالت . دلنوشته . دلیل عقلی . دهه فجر . دیدگاه ها . دستاوردهای راهبردی . خشنودی خدا . سبک زندگی امام رضا . زیبایی زن . دین- تحیر- رفع تحیر- دو راهی- جاده- زندگی- دنیا- آخرت . دین داری . رئیس جمهور روحانی، روحانی، رئیس جمهور، سفر، نیویورک، آمریکا، ره . راز اعجاز قرآن . راز عربی بودن . رَجُلٌ مِن أهلِ قُم . رهبری . روایة النبی ص . روزه- گرما- ثواب . روزه-اخلاق نیکو . ریشه ها . رکن . زن . زندگی . زیبایی . حقوق شهروندی . حقیقت نماز . حکم ایجابی . حکومت . حکومت اسلامی . حکومت مهدی ع . حکیم . خارق العاده . خاطرات . خبرگان . خلاصه مقاله . درس اخلاق . درس نامه . حضرت زهرا س . حفظ نظام . حق . حق الیقین . حق شهروندی . توصیه . توصیه های قرآنی . تولیدات داخلی . جامعه . جهاد کشاورزی . چشم انداز . چشم به راه . بالغه . بحران فکری . حجاب به زن زیبایی می دهد . حجاب زن . حجاب و آزادی . حجت الاسلام دکتر رضوانی . حدیث کساء . غربشناسی . غصب حق . فارابی . فاطمه . فاطمیه . فراتر از زمان . فرج . فرقان . عقلانیت، آخرالزمان، مسئولین، تهمت، اقتصاد، تولید داخلی، دشمن . عقول کامله . علامه مصباح یزدی . علم . علوم انسانی . علی . عناوین . قرآنی . قلمرو دین . قواعد فقهیه . لاریجانی . مازندران . مباحث بنیادی . مبارک . مبنا . مبنای قاعده . مبین . مثانی . محافظ . محافظت . محبت . محبت، محبت الهی، علامه طباطبایی، عشق . محرم . مد . مد حجاب . مدرنیته . مردم قم . صدق قاعده . شریعت . شان عقل . عقل . عاشورا . عشق . شعر . شعر عاشورایی . شناور . شهید چمران . شهید صفار هرندی . شهید مطهری . شهید نیک نژاد . شوهرداری . شکم . صادر اول . صحف . سپاه . ستایش آمیز . سخنان رهبری . سعد و نحس بودن ایام . سلام . سلامت جسم . سلامت روح . سلمان . سلوک . سهرو حسن . سوره عمران . سیاست گذاری . کعبه . معرفت شناسی . ویژگی ها . ویژگی های دنیا . ویژگی های نماز . یوسف . ههدف . واژگان . وجدان بشری . وجوب حفظ نظام . وقار . ولایت . نقل . نماز . نماز کلید گشایش . نکته . هستی شناسی . همسرداری- رسول خدا ص- رفتار نیک با همسر- زن- امیرالمومنین ع . هندسه . منطق . مهیمن . موشک . میرزا مهدی آشتیانی . نزول تدریجی . نزول قرآن . نسبی گرایی . نظرات آیت الله مصباح . نظرات علامه طباطبایی . مفاتیح الجنان . مفهوم . مقام معظم رهبری . مقبوله . مقبوله عمر به حنظله . من حاز ملک . منابع طبیعی . منافقین . منرلت عقل . مشرق زمین . قاعده فقهیه . قاعده من حاز ملک . قانون جزایی . قانون مدنی . فلسفه اسلامی . فلسفه سیاسی اسلامی .
» آرشیو مطالب
فروردین 1386
اردیبهشت 1387
خرداد ماه 1387
تیر ماه 1387
مرداد ماه 1387
شهریور ماه 1387
مهرماه 1387
آبان ماه 1387
آذر ماه 1387
بهمن ماه1387
فروردین 1388
خرداد 1388
تیر ماه 1388
فروردین 90
فروردین 92
خرداد 92

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
شین مثل شعور
لحظه های آبی( سروده های فضل ا... قاسمی)
پاسدار و عاشق ولایت
قل هوالله احد
نظرمن
جاده های مه آلود
قیدار شهر جد پیامبراسلام
بوستــــــان ادب و عرفــان قـــــــرآن
سجاده ای پر از یاس
مــــــــــــــبـــــــلِّــــــــــــغ اســــــــلـــام
...عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
اسپایکا
لیلی و مجنون
جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی
رقص خون
****شهرستان بجنورد****
مشاور

قرآن
دینی
سلام دوستان عزیزم به وبلاگ جبهه بیداری اسلامی خوش آمدید
بصیرت مطهر
عشق مشعلدار
►▌ رنگارنگ ▌ ◄
.: شهر عشق :.
هواداران بیرجندی دکتر قالیباف
تراوشات یک ذهن زیبا
نقدونظر
بوی سیب BOUYE SIB
بادصبا
دوستدار علمدار
ابـــــــــــرار
شــــــهدای روستای مـــکـــی کوهسرخ
خدایا،عاقلی مودبم فرما
مرام و معرفت
(بنفشه ی صحرا)
پرستوی مهاجر
:: امـــید وصـــل ::
علمدار بصیر
اواز قطره
تعمیرات تخصصی پرینترهای لیزری رنگی ومشکی وفکس وشارژکارتریج درمحل
مهاجر
موعود
خوزستان مظهر شجاعت وفداکاری ملت ایران است
به یاد تنهاترین سردار-امام حسن مجتبی علیه السلام
طوبای محبت
اخلاق ، روان شناسی ، عقاید
گنجگاه
روان شناسی * 心理学 * psychology
مهربونی
دل نوشته های یک دیلامی
---پــــــلاک عاشــــقی مـــــــن---
منتظران مهدی(عج)
http://saman1348.blogfa.com/
*(حرفهای نگفته)*
پایگاه شهیددکترچمران-چریان
گل گشت
عدالت جویان نسل بیدار
صل الله علی الباکین علی الحسین
شریعت پاینده
قرارمون تو آسمون
صدای مردم نی ریز
فریضه برتر
قوطی عطار
فاو.سرزمین رهایی
Chamran University Accounting Association
مقاله های تربیتی
جهت یاب!
زازران
انتخابات 92 و انتخاب گزینه اصلح
رهسپاریم با ولایت تا شهادت
اللهم اجعلنا من انصاره و اعوانه
سجاده ای پر از یاس
یوسف فاطمه
مجاورِ آقا
پیامبر اعظم
آسمان آبی
جمهوریت
طب مذهبی دکتر رحمت سخنی
آریایی
علوم قرآنی
خاکیان ناسپاس
تنها امید
دعا و نیایش (بر محمد و آل محمد صلوات)
عاشق
حزب اللهی مدرنیته
درد و دل های یک خبرنگار
ترنم باران بهاران ( نظرآباد )
دکتر خسرو پناه
بنیاد حکمت اسلامی صدرا
دکتر عصام العماد
موسسه تحقیقاتی اسراء
پایگاه علمی فرهنگی تجلی اعظم
معنای زندگی
جوادقدرتی..خوش آمدید..javadghodrati..بفرماییدچایی..نظریادت نره..
وفا
شب مهتابی
دل نوشته های من
همه چی
ابن یاسین

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان















» طراح قالب