دنیا با محنت و سختی آمیخته شده است، سختی ای توام با جوهره پرواز، دنیا برای ماندن نیست بلکه گذرگاهی است که همه ما انسان ها در آن چند صباحی در آن سپری می کنیم تبعیدگاهی است که عقل و هوش از سر اکثر ما برده است. محل گذر است اما م خیال ماندن داریم. اینجاست که دو دیدگاه الهی و مادی مطرح می شود، دیدگاه الهی بر ان است که مسیر هدایت را به آدمیان نشان دهد و آنها خود با عقل و ابزاری که خداوند در نزدشان به امانت نهاده راه را پیدا کنند و بفهمند دنیا گذرگاه است ونباید در آن بساط ماندگاری را بر پا نمایند اما در مقابل دیدگاه مادی تمام نیروی خود را صرف انحراف از مقصد دارد و شیطان هم در راس این نیرو، به رهبری آن مشغول است. دیدگاه مادی می گوید اساس عالم همین دنیا است و باید در همین دنیابه تمام آرزوهای دست یافتنی و دست نیافتنی خود برسید، خدا را فراموش کنید و از در لذت جویی به فکر عیش خود باشید. این دیدگاه شیطانی و مادی. انسان مخیر به انتخاب است حیات فریبنده مادی و ورود به حزب شیطا نر اانتخاب کند یا حیات ابدی و ورود در حزب الله را چراغ راه خود قرار دهد. رویارویی بین دو جنبه حق و باطل از اولین روزهای پیدایش عالم بوده داستان هابیل و قابیل را به یاد دارید؟

امشب که فیلم مختار را نگاه میکردم.- از معدود فیلم های است که نگاه می کنم- تصمیم گرفتم دیگر این فیلم را مشاهده نکنم می دانید چرا؟ وقتی به سرگذشت مختار در کوفه فکر می کردم و مطالعات قبلی ام را ضمیمه این فیلم می نمودم، آن قدر دلخسته از مردمانی شدم که عقلشان جلوی چشمانشان رژه می رود که نگو؟ از اینکه در همین عصر خودمان عده ای کشته و مرده زر و طلا و مال و ثروتند به گونه ای که برای اربابان آمریکایی خود دم تکان داده و برای این مملکت شاخ و شانه می کشند... افسوس افسوس که این عده آدم شدنی نیستند و گمراهی خود را با مهر ذلت و اسیری شیطانی امضاء نموده اند. ناراحتی من از انسان هایی است که ناسنجیده به جناح دشمن می روند و ارزش انسانی خود را پایمال مب کنند. امیدوارم من و شما جزء حزب الله باشیم و تا آخرین قطره های خونمام حامی ولایت و اسلام باشیم. آمین