سؤال سوم:

آیا حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) پیش از واقعه غدیر، مقام امامت و ولایت را دارا بودند یا در غدیر به این مقام قائل شدند؟

جواب:

ما عقیده مان بر این است که از سال سوم هجرت، از همان لحظه ای که رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) مأمور شد بعد از نزول آیه:

و َأَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ

سوره شعراء، آیه214

رسالت خویش را علنی کند و در همانجا فرمود که این علی (علیه السلام)، برادر من، ‌جانشین من و وصی من است. بعدا هم فرمود:

ولی کل مؤمن بعدی ... ، امام البررة ... ،‌ خاتم الأوصیاء ... .

اینها همه نشان می دهد بر اینکه امیرالمؤمنین (علیه السلام) بعد از نبی مکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) جانشین اوست.

آقا امیرالمؤمنین (علیه السلام) اگر در زمان رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، إعمال ولایت کرده، به إذن رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و در طول ولایت او بوده است. علی (علیه السلام) عرض می کند:

أنا عبد من عبید محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)

من یک بنده ای از بندگان محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) هستم.

کافی، ج1، ص90

امام حسن (علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام) هر دو امامند؛ ولی تا وقتی که امام حسن (علیه السلام) زنده است، ‌امام حسین (علیه السلام) تابع اوست.

سؤال چهارم:

در آیه شریفه:

یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ.

سوره مائده، آیه67

دلیل خوف رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) چه بوده است.

جواب:

ما این را در روایات أهل سنت داریم که وقتی آقا رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) مأمور شدند به ابلاغ امر امامت علی (علیه السلام)، از آنجائی که مردم، بویژه قریش، از علی (علیه السلام) دل خوشی نداشتند، چون از اولین روزی که اختلافات میان رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و قریش افتاد، غالب مشرکان و کفار قریش به دست علی (علیه السلام) در جنگ ها به هلاکت رسیدند؛ خود جناب خلیفه دوم هم می گفت:

والله لولا سیف علی، لما قام عمود الإسلام.

اگر شمشیر علی (علیه السلام) نبود، شمشیر اسلام برافراشته نمی شد.

شرح نهج البلاغه، ج12، ص82

عایشه می گوید:

یا رسول الله آیا حجر اسماعیل جزء بیت الله الحرام هست یا نه؟ حضرت فرمود: بله؛ گفت پس چرا دستور نمی دهی که وارد کعبه کنند آن را؟ گفت: از قوم تو می ترسم، اینها هنوز آن آثار جاهلی از روحشان بیرون نرفته، می ترسم اگر حجر اسماعیل را وارد کعبه کنم، اینها از اسلام ببُرند و دور شوند.

خوب اینها بخاطر آن حجر، عکس العملشان این است، حالا اگر ببینند علی (علیه السلام) به عنوان خلیفه معرفی شود، عکس العملشان چیست؟

و لذا در روایات متعدد آمده که رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) وحشت داشتند از اینکه مبادا دوباره آنها در برابر رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) مقاومت کنند؛ مانند همان قضیه که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) دستور دارد آنها از احرام خارج شوند که در ابتدای بحث گفتیم. پس خداوند به پیامبر فرمود:

تو پیام را ابلاغ کن و از مردم هیچ إبائی نداشته باش و نترس.

و دیدیم که علی (علیه السلام) را معرفی کرد و رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) 72 روز بعد، از دنیا رفت و مردم در عرض این مدت، سخنان رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را در غدیر نادیده گرفتند. آیا این ترس و دلهره و ناراحتی نداشت؟

سؤال پنجم:

بعضی از مورخین منصف أهل سنت، شواهدی در سندیت خطبه غدیر و مطابقت آیه اکمال دین با این قضیه مطرح کرده اند، پس به نظر می رسد مطالب دیگری در إثبات عقائد خویش نیز آورده اند؛ اگر امکان دارد، آنها را هم ذکر بفرمائید.

جواب:

آقایان معتقدند که صحیح بخاری بعداز قرآن، صحیح ترین کتاب است؛ البته محمد بن اسماعیل بخاری، متوفای 256 هجری است و مسلم بن حجاج نیشابوری، متوفای 261 هجری است. آقای بخاری اصلا این حدیث غدیر را در صحیحش نیاورده، با اینکه بیش از 120 نفر از صحابه این را نقل کرده اند. آقایان أهل سنت بجای ختم قرآن، ختم صحیح بخاری می گیرند؛ سؤال می کنیم که در این صحیح بخاری از آقا امیرالمؤمنین (علیه السلام) خلیفه چهارم شما، چند روایت آمده است؟ ابن حجر عسقلانی در مقدمه فتح الباری، ص486 می گوید: تمام روایاتی که بخاری از علی (علیه السلام) آورده، 29 روایت بیشتر نیست؛ خوب از ابو هریره چقدرآمده؟ نزدیک به 450 روایت؛ سؤال می کنیم که ابو هریره کی مسلمان شده؟ سال فتح خیبر، و سال دوم هم رفت به بحرین و بعد از رحلت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) آمد و مجموعا 18 ماه با رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بوده، در طول این مدت 450 روایت از او نقل کرده؛ از علی (علیه السلام) که از اول طفولیت تا آخرین لحظه حیات رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) با او بوده، 19 روایت نقل کرده؛ خودتان با انصاف قضاوت کنید.

محمود ابو ریه یکی از دانشمندان بزرگ و آزادمنش مصر است، می گوید ای خوش انصاف ها، علی (علیه السلام) که در تمام حضرها و سفرها با رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بوده، غیر از تبوک؛ اگر بنا بود روزی یک روایت هم از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بشنود، ما الآن باید 12 هزار روایت از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) داشته باشیم؛ حالا این یک سنی است؛ حال آنکه در تمام جوامع روائی صحاح و سنن و مسانید، 500 روایت از علی (علیه السلام) است و می گویند فقط 150 روایت صحیح است؛ از ابوهریره بالای 5 هزار روایت نقل کرده اند، یعنی 10 برابر روایات علی (علیه السلام). اینها نشان نمی دهد که زیر کاسه یک نیم کاسه ای هم بوده است؟!

حدیث غدیر به این بزرگی، در صحیح بخاری نیست. آقای مسلم هم آورده و خیلی آن را مچاله کرده؛ اولش را رد کرده،‌ آخرش را حذف کرده، وسطش را قدری طول داده که این هم اگر نمی آورد، خیلی بهتر بود. البته این را هم داشته باشید که بعد از آمدن دودمان بنی امیه بر روی کار، ‌آنها شمشیر را علیه أهل بیت (علیهم السلام) از رو بستند. ابن حجر عسقلانی که از شخصیت های برجسته أهل سنت است، در کتاب تهذیب التهذیب در شرح حال علی بن رعاب یا علی بن جهم می گوید:

در زمان بنی امیه، اگر می شنیدند کسی اسم نوزادش را علی گذاشته، او را می کشتند.

زمخشری می گوید در دوران بنی امیه:

در بالای هفتاد هزار منبر، علی (علیه السلام) را سب و لعن می کردند.

آقای زُهری متوفای 124 هجری، از آن شخصیت های خیلی بزرگ أهل سنت است، می گوید:

یک روزی من در شام، حدیث غدیر را مطرح می کردم، دیدم یک عده آمدند اعتراض کردند که، آقای زهری! مگر دیوانه شده ای، می بینی که در شام از در و دیوار، ناسزا به علی بلند است، تو حدیث غدیر مطرح میکنی؟! نمی ترسی؟!

زهری می گوید:

که من آنقدر در آزار و أذیت علی (علیه السلام) روایت دارم، که اگر آنها را بگویم، گردنم را می زنند!

حالا این نمونه هائی بود که من عرض کردم؛‌ از این نمونه ها اگر بخواهم بگویم، شاید به اندازه یک ترم دانشگاهی مطلب دارم که اینها علیه أهل بیت (علیهم السلام) چه کار کرده اند.

سؤال ششم:

آیا در جائی قید شده، صحابه ای که به امر رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) مبنی بر خروج از احرام توجه نکرده اند، اشتراکی با اهل سقیفه داشتند یا نداشتند؟

جواب:

شما بفرمائید که خودشان بودند یا نبودند؟ نه اینکه اشتراک داشتند یا نداشتند؟

مشخص است که این قضایا چیست؛ ما نمی خواهیم خیلی زیاد باز کنیم.

ادامه دارد